loading...
همه چی در همه
adibi بازدید : 92 چهارشنبه 21 فروردین 1392 نظرات (0)

شماره 1

انسان های خوش بین و بدبین هردو برای جامعه مفید هستند،خوشبین ها هواپیما را اختراع کردند! بدبین ها چتر نجات را.

شماره 2

خار های کوچک زخم به جان نمی زنند، بلکه با او می آمیزد برای روز های سخت تر.

شماره 3

سخت است فهماندن چیزی به کسی که برای نفهمیدن آن پول می گیرد.

شماره 4

بعضی ها از فکر کردن بیش از هر چیزی رنج می برند.

شماره 5

شکست نبوغ را آشکار می سازد و موفقیت بر آن سر پوش می گذارد.(هوراس)

شماره 6

می خواهی دیگران را خوشبخت کنی؟ اول خودت را خوشبخت کن! (رومن رولان)

شماره 7

شما باید جزئی از همان تغییری بشوید که می خواهید در دنیا ببینید. (گاندی)

شماره 8

زندگی به من آموخت هر چیزی قیمتی دارد.پنیر مجانی فقط در تله مش یافت می شود.

شماره 9

هیچگاه آدم ها را به خاطر ظاهر، خانواده و کشوری که به دنیا آمده اند سرزنش یا طرد نکنید.

شماره 10

هیچگاه چیزی را بی پاسخ نگذار؛ جواب مهربای را با لبخند، دورنگی را با خلوص، مسئولیت را با وجدان، بی ادبی را با سکوت، جواب دلمرده را با امید، و جواب منظر را با نوید بده.

از محمّدحسین ادیبی

سیدمیثم سیدی بازدید : 119 چهارشنبه 21 فروردین 1392 نظرات (0)

شهادت حضرت فاطمه (س)

لحظات وداع حضرت فاطمه علیهاالسلام

در اوراق تاریخ

در منابع شیعه و سنی در زمینه شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام مطالبی اعم از تاریخی و روایی ذکر شده است که در این مطلب اجمالا به آن می‌پردازیم.

 

سلیم بن قیس می‌گوید:

از ابن‌عباس شنیدم كه می‌گفت: چون بیماری حضرت فاطمه علیهاالسلام شدید شد، علی‌علیه السلام را طلبید و فرمود:

 

"وصیت می‌كنم تو را كه بعد از من با امامه دختر خواهر من زینب ازدواج کنی و تابوت مرا چنانچه ملائكه برای من وصف كردند، بسازی، و نگذاری احدی از دشمنان خدا در[تشییعٍ] جنازه من حاضر شوند.

 

پس همان روز فاطمه علیهاالسلام از دنیا رحلت كرد. از صدای گریه، مدینه به لرزه در آمد و مردم را دهشتی روی داد مانند روز وفات حضرت رسالت صلی الله علیه و آله و سلم."

 

پس ابوبكر و عمر به تعزیه حضرت علی علیه السلام آمدند و گفتند:

 

تا ما حاضر نشویم بر دختر رسول خدا نماز نگزار.

 

چون شب رسید، حضرت علی علیه السلام، عباس و فضل پسر او و مقداد و سلمان و ابوذر و عمّار را طلبید و بر جنازه حضرت فاطمه علیهاالسلام نماز گزارد و او را دفن نمود. چون صبح شد، مقداد به ابوبكر و عمر گفت:

 

ما دیشب فاطمه را دفن كردیم. عمر به ابوبكر گفت: نگفتیم چنین خواهند كرد؟ عباس گفت: فاطمه خود چنین وصیت كرده بود كه شما بر او نماز نخوانید. عمر گفت: شما كینه قدیم خود را هرگز ترك نمی‌كنید، والله كه می‌روم او را از قبر در آورم و بر او نماز می‌كنم. امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: به خدا سوگند اگر این کار را انجام دهی، شمشیر خود را از غلاف بكشم و در نیام نكنم تا تو را و جماعت بسیاری را به قتل رسانم. بعد از این، ایشان توطئه كردند كه علی علیه السلام را به قتل رسانند و گفتند: تا او را نكشیم ما به اهداف خود نمی‌رسیم. ابوبكر گفت: چه كسی این جرأت را می‌كند؟ عمر گفت: خالد بن ولید. پس او را طلبیدند و گفتند: می‌خواهیم تو را بر امر عظیمی بگماریم.

 

گفت: مرا بر هر کاری می‌خواهید بگمارید، اگرچه بر كشتن علی باشد. گفتند: از برای همین تو را طلبیدیم. خالد گفت: چه وقت او را به قتل برسانم؟ ابوبكر گفت: در وقت نماز در پهلوی او بایست، چون سلام نماز گوید گردن او را بزن. چون در آن وقت، اسماء بنت عمیس كه پیشتر همسر جعفر طیّار بود در خانه ابوبكر زندگی می‌كرد. بر توطئه ایشان مطلع شد، كنیزك خود را گفت: برو به خانه علی و فاطمه علیهاالسلام به دور خانه ایشان بگرد و این آیه را بخوان. " وَ جاءَ رَجُلُ مِن اَقصَا المَدینَةِ یَسعَی قَالَ یا مُوسَی اِنَّ المَلاَ یَاتَمِروُنَ بِکَ لِیَقتُلوکَ فَاخرُج اِنّی لَکَ مِنَ النّاصِحِین."(سوره قصص؛ آیه 20) چون كنیزك آمد و این آیه را خواند، علی علیه السلام فرمود: به خاتون خود بگو: خدا تو را رحمت كند، ایشان قدرت آن ندارند، اگر ایشان مرا بكشند چه كسی با ناكثان و قاسطان و مارقان قتال خواهد كرد. پس حضرت وضو ساخت و به مسجد رفت و مشغول نماز شد. خالد بن ولید آمد و در پهلوی آن حضرت ایستاد، پس ابوبكر در اثنای نمازش پشیمان شد، ترسید كه اگر علی علیه السلام شمشیر بكشد؛ اول او را بكشد، پس تشهدش را بسیار طول داد تا آن كه نزدیك شد تا آفتاب در آید، زیرا می‌ترسید كه اگر سلام بگوید خالد به گفته او عمل كند و فتنه‌ای بر پا شود، پس پیش از سلام نمازش گفت: ای خالد! مكن آنچه را گفته بودم، اگر بكنی تو را خواهم كشت.(كتاب سلیم بن قیس؛ ص 255/ احتجاج؛1/240) و این فتنه دفع شد.

 

علامه مجلسی می‌نویسد: در مدت زندگانی آن بانو علیهاالسلام بعد از پدر بزرگوارش، اختلاف نظر بسیاری میان خاصّه و عامّه می‌باشد، از شش ماه بیشتر و از چهل روز كمتر نگفته‌اند، و احادیث معتبر دلالت می‌كند بر آن كه بقای آن حضرت علیهاالسلام بعد از پیغمبر، هفتاد و پنج روز بوده است. ابوالفرج اصفهانی در كتاب مقاتل الطالبیین از حضرت امام محمّدباقر علیه السلام روایت كرده است: مدت بقای آن حضرت علیهاالسلام بعد از پدر خود؛ سه ماه بود.

 

همچنین شیخ صدوق روایت كرده است: چون از جانب حق تعالی خبر وفات آن سرور بانوان دو عالم دررسید، امّ ایمن را طلبید و- او معتمدترین زنان نزد آن بانو بود- فرمود:

 

ای امّ ایمن خبر وفاتم، به من رسیده، پس علی را برای من بطلب. چون حضرت امیرعلیه السلام حاضر شد، فرمود: ای پسر عمّ! تو را به انجام مواردی وصیّت می‌كنم. حضرت امیر علیه السلام فرمود: هر چه می‌خواهی بگو، فرمود:

 

وصیت‌های من اول آن است كه امامه دختر زینب را بعد از من به همسری برگزینی كه تربیت كننده فرزندان من باشد و برای ایشان در مهربانی همانند من است، و تابوتی برای من بساز مثل آنچه ملائكه برای من تصویر كردند و به من نشان دادند. حضرت فرمود: ای فاطمه به من بنما كه چگونه ایشان به تو نشان دادند؟ پس فاطمه علیهاالسلام روشی را كه ملائكه از جانب حق تعالی برای او وصف كرده بودند به آن حضرت نشان داد. پس فرمود: وصیت سوم من آن است كه در هر ساعت از شب و روز كه وفات نمایم، در همان ساعت مرا دفن كنی و تأخیر ننمایی، و نگذاری احدی از دشمنان خدا كه بر من ستم كرده‌اند، بر جنازه من حاضر شوند و بر من نماز خوانند. حضرت امیر علیه السلام فرمود: چنین خواهم كرد.

 

پس آن بانوعلیهاالسلام در نیمه شب به ریاض جنّت انتقال یافت. حضرت علی علیه السلام در همان ساعت مشغول تجهیز و تكفین آن حضرت گردید. پس از آن كه از غسل و دفن فارغ شد، جنازه را بیرون آورده و جریدی از درخت خرما روشن كرده و با جنازه آن حضرت بیرون آمدند، تا آن كه در همان شب بر آن حضرت علیهاالسلام نماز گزارند و جسد مطهّرش را دفن كردند...(علل الشرایع؛185) علامه مجلسی می‌نویسد: در مدت زندگانی آن بانو علیهاالسلام بعد از پدر بزرگوارش، اختلاف نظر بسیاری میان خاصّه و عامّه می‌باشد، از شش ماه بیشتر و از چهل روز كمتر نگفته‌اند، و احادیث معتبر دلالت می‌كند بر آن كه بقای آن حضرت علیهاالسلام بعد از پیغمبر، هفتاد و پنج روز بوده است. ابوالفرج اصفهانی در كتاب مقاتل الطالبیین از حضرت امام محمّدباقر علیه السلام روایت كرده است: مدت بقای آن حضرت علیهاالسلام بعد از پدر خود؛ سه ماه بود.(مقاتل الطالبیّین؛49)

 

 

در روز وفات آن حضرت نیز اختلاف نظر بسیار است، اكثر علمای امامیه گفته‌اند در روز سوّم جمادی الاول واقع شد. همچنین در سن شریف حضرت فاطمه علیهاالسلام در وقت وفات، اختلاف نظر بسیار است، اكثر روایات معتبر دلالت می‌كند بر آن كه سن شریف آن بانو علیهاالسلام در آن وقت، هیجده سال بوده، و قول صحیح و مشهور میان علمای امامیه همین قول است.

 

در كتاب روضة الواعظین روایت كرده‌اند كه حضرت فاطمه علیهاالسلام را بیماری شدیدی عارض گردید و تا چهل روز ممتد شد، چون خبر وفات آن حضرت علیهاالسلام به او رسید امّ ایمن و اسماء بنت عمیس و حضرت امیرالمؤمنین‌علیه السلام را حاضر ساخت و گفت: ای پسرعمّ! از آسمان خبر فوت به من رسیده و من عازم سفر آخرتم، تو را وصیت می‌كنم به چیزی چند كه در خاطر دارم.

 

حضرت امیر علیه السلام فرمود: ای دختر رسول خدا آنچه خواهی وصیت كن. پس بر بالین آن حضرت نشست و هر كه در آن خانه بود بیرون كردند. پس ساعتی هر دو گریستند. حضرت علی علیه السلام سر فاطمه علیهاالسلام را مدتی به دامن گرفت و به سینه خود چسبانید و فرمود:

 

هر چه می‌خواهی وصیت كن، آنچه فرمایی به عمل می‌آورم و امر تو را بر امر خود اختیار می‌كنم. فاطمه علیهاالسلام فرمود: خدا تو را جزای خیر دهد ای پسرعمّ رسول خدا، وصیت می‌كنم تو را اول كه بعد از من امامه را به عقد خود درآوری. او برای فرزندان من مثل من است. پس فرمود: برای من تابوتی قرار ده، زیرا كه ملائكه را دیدم كه صورت تابوت برای من ساختند. پس فرمود: باز وصیّت می‌كنم تو را كه نگذاری كه یكی از آنها كه بر من ستم كرده و حقّ مرا غصب كردند بر جنازه من حاضر شوند، زیرا كه ایشان دشمن من و دشمن رسول خدایند، و نگذاری كه احدی از ایشان و نه از اتباع ایشان، بر من نماز بخوانند، و مرا در شب دفن كنی، در وقتی كه دیده‌ها در خواب باشد. (روضة الواعظین؛151)

 

ابن شهرآشوب و دیگران روایت كرده‌اند چون خواستند كه آن حضرت علیهاالسلام را در قبر گذارند، دو دست شبیه دست‌های رسول خدا صلی الله علیه و آله از میان قبر پیدا شد، و آن حضرت را گرفت و به قبر برد.

 

در كشف الغمّه روایت كرده‌اند چون وفات حضرت فاطمه علیهاالسلام نزدیك شد، اسماء بنت عمیس را گفت: آبی بیاور كه من وضو بگیرم، پس وضو گرفت - به روایتی دیگر غسل كرد - و بوی خوش طلبیده و خود را خوشبو گردانید و جامه‌های نو طلبید، پوشید و فرمود:

 

ای اسماء! جبرئیل در وقت وفات پدرم از بهشت، چهل درهم كافور آورد، حضرت آن را سه قسمت كرد و یك بخش را از برای خود گذاشت و یكی را برای من و یكی را برای علی، آن كافور را بیاور كه مرا به آن حنوط كنند. چون كافور را آورد، فرمود: نزدیك سر من بگذار، پس رو به قبله خوابید و جامه‌ای بر روی خود كشید و فرمود: ای اسماء مدتی صبر كن، بعد از آن مرا صدا کن، اگر جواب نگویم، علی را طلب كن و بدان كه من به پدر خود ملحق گردیده‌ام.

 

اسماء ساعتی انتظار كشید، بعد از آن فاطمه علیهاالسلام را ندا كرد، صدایی نشنید، پس گفت: ای دختر مصطفی، ای دختر بهترین فرزندان آدم، ای دختر بهترین كسی كه بر روی زمین راه رفته است، ای دختر آن كسی كه در شب معراج به مرتبه قاب قوسین او ادنی رسیده است. چون جواب نشنید جامه را از روی مباركش برداشت، دید كه مرغ روحش به ریاض جنّت پرواز كرده است، پس بر روی آن حضرت افتاد و آن حضرت را می‌بوسید و می‌گفت: چون به خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله می‌رسی. سلام اسماء بنت عمیس را به آن حضرت برسان.

 

در این حال امام حسن و امام حسین علیهماالسلام از در آمدند و گفتند: ای اسماء! چرا مادر ما در این وقت به خواب رفته است؟ اسماء گفت: مادر شما به خواب نرفته ولیكن به رحمت خداوندی واصل گردیده است، پس حضرت امام حسن علیه السلام خود را بر روی آن حضرت افكند و روی انورش را می‌بوسید و می‌گفت: ای مادر با من سخن بگو پیش از آن كه روحم از جسد مفارقت كند، و حضرت امام حسین علیه السلام بر پایش افتاد و می‌بوسید و می‌گفت: ای مادر بزرگوار! منم فرزند تو حسین. با من سخن بگو پیش از آن كه دلم شكافته شود و از دنیا مفارقت كنم.

 

پس اسماء گفت: ای دو جگر گوشه رسول خدا بروید و پدر بزرگوار خود را خبر كنید و وفات مادر خود را به او برسانید. پس ایشان بیرون رفتند، چون نزدیك مسجد رسیدند صدا به گریه بلند كردند، پس صحابه به استقبال ایشان دویدند و گفتند: سبب گریه شما چیست ای فرزندان رسول خدا؟ حق تعالی هرگز دیده شما را گریان نگرداند، مگر جای جدّ خود را خالی دیده‌اید و از شوق ملاقات او گریان گردیده‌اید؟ گفتند: مادر ما از دنیا مفارقت نمود. چون امیرالمؤمنین این خبر را شنید، فرمود: بعد از تو خود را به كه تسلی دهم. (كشف الغمة؛2/122)

 

چون این خبر در مدینه منتشر گردید، شیون از خانه‌های مدینه بلند شد، و مردم جمع شده بودند و گریه می‌كردند و انتظار بیرون آمدن پیکر حضرت را می‌كشیدند. پس ابوذر بیرون آمد و گفت: بیرون آوردن آن حضرت را به تأخیر انداختند، پس مردم متفرق شده، برگشتند. چون پاسی از شب گذشت و دیده‌ها به خواب رفت، جنازه را بیرون آوردند، امیرمؤمنان و حسن و حسین علیهم السلام و عمّار و مقداد و عقیل و زهیر و ابوذر و سلمان و بریده و گروهی از بنی‌هاشم و خوّاص آن حضرت، بر آن بانوعلیهاالسلام نمازگزاردند و در همان شب دفن كردند. حضرت علی علیه السلام بر دور قبر آن حضرت هفت قبر دیگر ساخت كه ندانند قبر آن بانو علیهاالسلام كدام است.

 

به روایتی دیگر چهل قبر دیگر را آب پاشیدند كه قبر آن حضرت مشخص نباشد و به روایت دیگر قبر آن حضرت را با زمین هموار كرد كه علامت قبر معلوم نباشد؛ این کارها برای آن بود كه موضع قبر آن حضرت را ندانند و بر قبر ایشان نماز نخوانند و خیال نبش قبر آن را به خاطر نگذرانند.(روضة الواعظین؛151) به این سبب در مورد محل قبر آن بانو علیهاالسلام اختلاف نظر واقع شده است: بعضی گفته‌اند در بقیع نزدیك قبور ائمه بقیع است و بعضی گفته‌اند میان قبر حضرت رسالت و منبر آن حضرت دفن شده است، زیرا كه حضرت فرمود: میان منبر و قبر من باغی از باغ‌های بهشت است و منبر من بر دری از درهای بهشت است. اصّح آن است كه آن حضرت را در خانه خود دفن كردند، چنانچه روایت صحیح بر آن دلالت می‌كند. ابن شهرآشوب و دیگران روایت كرده‌اند چون خواستند كه آن حضرت علیهاالسلام را در قبر گذارند، دو دست شبیه دست‌های رسول خدا صلی الله علیه و آله از میان قبر پیدا شد، و آن حضرت را گرفت و به قبر برد.(مناقب ابن شهر آشوب؛ 3/414 با كمی اختلاف.)

 

 

مفضّل از حضرت صادق‌ علیه‌السلام سؤال نمود: فاطمه علیهاالسلام را چه كسی غسل داد؟ حضرت فرمود: امیرالمؤمنین علیه السلام غسل داد؛ زیرا كه فاطمه، صدیقه و معصومه بود، و معصوم را به غیر از معصوم غسل نمی‌دهد، چنانچه مریم را حضرت عیسی علیه السلام غسل داد.(علل الشرایع؛ ص184) از حضرت صادق علیه‌السلام پرسیدند: به چه سبب حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، فاطمه علیهاالسلام را در شب دفن نمود؟ حضرت فرمود: برای آن كه فاطمه علیهاالسلام وصیّت كرده بود كه آن دو مرد اعرابی كه هرگز ایمان به خدا و رسول نیاورده بودند، بر او نماز نخوانند.(علل الشرایع؛ ص185) از حضرت علی علیه السلام. از علت دفن فاطمه علیهاالسلام در شب پرسیدند؟ فرمود: زیرا كه او خشمناك بود بر جماعتی و نمی‌خواست آنها بر جنازه او حاضر شوند، و حرام است بر كسی كه ولایت و محبّت آن جماعت را داشته باشد، كه بر احدی از فرزندان فاطمه نماز كند.(امالی شیخ صدوق؛ ص523)

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام روایت كرده است، هفت كس بر جنازه حضرت فاطمه علیهاالسلام نمازگزاردند: ابوذر، سلمان، مقداد، عمّاریاسر، خذیفه، عبدالله بن مسعود، و من امام ایشان بودم. 

 

سیدمیثم سیدی بازدید : 96 چهارشنبه 21 فروردین 1392 نظرات (0)

 

انواع چوب : 

چوب ها اغلب براساس شكل برگ هاي درختان به دو گروه: سوزني برگ و پهن برگ تقسيم مي شوند. درختان سوزني برگ ، داراي برگ هاي سوزني شكل هستند. مانند: كاج ....، اين نوع از درخت ها برگ پهن دارند . مانند : گردو. 

جنگل هاي ايران منبع اصلي تهيه چوب و داراي درختان پهن برگ هستند. سوزني برگان، در كارهاي تزئيناتي، ساخت مبلمان و هم چنين تهيه روكش ها، و تخته چند لايي مورد استفاده قرار مي گيرند. 

 

خشك كردن چوب : 

درخت ، به طور كلي از سه قسمت تشكيل مي شود: ريشه ، تنه و تاج ، ريشه در پائين ترين قسمت درخت است كه در خاك قرار دارد و وظيفه آن گرفتن آب و مواد غذايي از زمين و رساندن آن ها، از طريق تنه و شاخه ها، به برگ هاست. قسمت بالاتر از ريشه تنه نام دارد. چوب مورد نياز در صنعت چوب از تنه تهيه مي شود. 

(تصوير درخت و قسمت هاي مختلف آن ص 61) بالاترين قسمت درخت نيز تاج درخت است كه از شاخه ها و برگ ها تشكيل شده است. مقدار زيادي از مواد غذايي كه درخت جذب مي كند، آب است. پس از قطع كردن درخت و تبديل تنه به الوار( يا تراورس) لازم است چوب را خشك نمود تا جمع شود، وزن الوار كاهش يابد و مقاومت آن نيز افزايش يابد. در اين صورت قابل پرداخت و رنگ كردن خواهد شد. 

چوب ها را بطور كلي به دو صورت مي توان خشك نمود

الف - خشك كردن طبيعي (هواي آزاد) 

خشك كردن چوب در هواي آزاد يكي از روش هاي متداول در كارخانه هاي كوچك صنايع چوبي و كارگاه ها ي درودگري است. براي جلوگيري از تابش مستقيم نور خورشيد، هم چنين حفاظت از بارندگي، دسته هاي چوب را در زير يك مكان سقف دار ، كه اطراف آن از هر سو ً‌باز باشد، قرار مي دهند. 

ب- خشك كردن مصنوعي چوب (كوره هاي چوب خشك كني) 

كوره اتاقكي است كه در آن درجه ي حرارت، جريان هوا و ميزان دما تحت كنترل است. چوب ها را در اين اتاقك قرار مي دهند. پنكه هاي موجود در داخل اتاقك،‌جريان هواي گرم را از بين چوب ها عبور مي دهد و باعث خشك شدن چوب ها مي شود. از مزاياي اين روش، ‌نسبت به خشك كردن در هواي آزاد اين است كه زمان خشك كردن چوب به شدت كاهش مي يابد. ديگر اين كه رطوبت چوب ها را تا هر اندازه لازم باشد مي توان تنظيم كرد. هم چنين در اين روش، حشره هاي چوب ها از بين مي روند. 

 

ابزار آلات صنايع چوب : 

مُغار از ابزار كنده كاري است؛ كه براي شكاف دادن،‌كنده كاري ،‌كم كندن و ساختن اتصال هاي مختلف مورد استفاده قرار مي گيرند. مغار از يك قطعه فولادي با لبه ي تيز تشكيل شده كه در دسته ي چوبي محكمي، قرار گرفته است. مغارها به دو دسته : ساده و منبت كاري تقسيم مي شوند. از مغارهاي منبت كاري براي كنده كاري شكل هاي مختلف استفاده مي شود. 

نكات ايمني : 

قبل از استفاده مغار، ابتدا بايد از تيز و سالم بودن تيغه دو دسته اطمينان حاصل كرد و دقت نمود كه تيغه در دسته محكم باشد. به دليل اين كه تيغه مغار بسيار تيز است ، بايستي در حين كار با آن ‌دقت كرد تا دست يا انگشتان را زخمي نكند. درضمن براي ضربه زدن به مغار بهتر است از چكش چوبي استفاده نمود و در صورت استفاده از چكش آهني بايد حلقه اي فلزي در انتهاي دسته ي مغار وجود داشته باشد. 

 

سیدمیثم سیدی بازدید : 98 چهارشنبه 21 فروردین 1392 نظرات (0)

جناس یک‌سانی و هم‌سانی دو یا چند واژه در واج‌های سازنده را گویند، اگر معنی متفاوتی داشته باشند. در دو کلمه هم‌جنس گاه جز معنی هیچ گونه تفاوتی ندارند و گاه علاوه بر معنی، در یک مصوت یا صامت با هم متفاوت‌اند. به دو کلمه هم جنس یا هم‌معنی که در یک مصراع یا بیت به کار می‌رود، ارکان جناس گویند. ارزش جناس به موسیقی و آهنگی است که در سخن می‌آفریند و زیبایی جناس در گرو پیوندی است که با معنی سخن دارد. جناس در شعر و نیز در نثر به کار می‌رود. جناس تام یک‌سانی دو واژه در تعداد و ترتیب واج‌هاست؛ جناس تام بر موسیقی درونی مصراع یا جمله می‌افزاید؛ مانند:

بردوخته‌ام دیده چو باز از همه عالم   تا دیده من بر رخ زیبای تو باز است


در این مثال واژه « باز» دو بار به کار رفته است؛ باز اول به معنی پرنده شکاری و باز دوم به معنی گشاده است.

انواع 

  • جناس ناقص حرکتی: یک‌سانی دو یا چند واژه در صامت‌ها و اختلاف آن‌ها در مصوت‌های کوتاه است. تکرار صامت‌ها، موسیقی درونی مصراع را پدید می‌آورد؛ مانند:
شکر کند چرخ فلک، از مَلِک و مُلک و مَلَک   کز کرم و بخشش او، روشن و بخشنده شدم

در بیت بالا، سه واژه « مَلِک، مُلک، مَلَک» به کار رفته‌اند، صامت‌های هر سه واژه یک‌سان اما مصوت‌های کوتاه آنان و همچنان معنی شان با هم متفاوت است.

  • جناس ناقص اختلافی: اختلاف دو کلمه در حرف اول، وسط یا آخر است. جناس میان دو واژه آن‌گاه جناس ناقص خوانده می‌شوند که اختلاف آن‌ها بیش از یک حرف نباشد. برای نمونه:
بدان گه که خیزد خروش خروس   ز درگاه برخاست آوای کوس

در این مثال، دو کلمه «خروش» و «خروس» در کنار هم آمده‌اند، آخرین صامت دو کلمه با هم متفاوت است. هماهنگی این دو واژه در بقیه صامت‌ها و مصوت‌ها و هماهنگی حرف اول آن‌ها با «خیزد» از عوامل آفرینش موسیقی در مصراع اول است. این جناس در کتب سنتی، به تفکیک اختلاف در حرف اول، وسط و آخر، جناس مضارع، لاحق و مطرف نامیده می‌شده است.

  • جناس ناقص افزایشی: اختلاف دو واژه است در معنی و تعداد حروف، این نوع جناس در کتب سنتی جناس زاید یا مذیّل نامیده می‌شده است. در جناس ناقص افزایشی، افزایش ممکن است در حرف اول، وسط و آخر رخ دهد. مانند:
سرو چمان من چرا میل چمن نمی‌کند   همدم گل نمی‌شود، یاد سمن نمی‌کند

در این بیت، واژه «چمان» یک حرف بیشتر از «چمن» دارد. این حرف در وسط آن افزوده شده است. هم‌سانی سه صامت دیگر در این دو واژه و همراهی چمان و چمن با کلمه «چرا» در آفرینش موسیقی درونی نقش داشته است.

  • جناس تام : آن است که دو کلمه در بیتی بیاید در خط و تلفظ یکسان باشند، اما دو معنی متفاوت داشته باشند. مانند : شیر (به معنی شیر خوردنی، شیر حیوان، شیر آب).

«بهرام که گور می‌گرفتی همه عمر دیدی که چگونه گور بهرام گرفت». گور اول به معنی گورخر و گور دوم به معنی قبر است.

adibi بازدید : 83 چهارشنبه 21 فروردین 1392 نظرات (0)

اگر تو آمریکا هم قوانین نام‌گذاری شرکتها مثل ایرانبود

اسم شرکت اپل می‌شد :

سیب‌پردازان سیستم‌گستر غرب !

...

لذتی که در خوابیدن سرِ کلاسِ درسِ سه واحدیِ سختِ

 

استادِ سیریش هست

تو خوابیدن لای پر قو در کنار سواحل آنتالیانیست

حالا لذت قبولی با تقلب توی همون درس بماند

 

!!!اصلا کلمات در توصیفش عاجزند

...

 

 

 

روزى به لقمان هیچ نگفتند

همینطورى ساکت نگاهش کردند

آخر خودش خسته شد و گفت:از بى ادبان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سیدمیثم سیدی بازدید : 77 چهارشنبه 21 فروردین 1392 نظرات (0)

گويند عارفي قصد حج كرد . فرزندش از او پرسيد : پدر ! كجا مي خواهي بروي ؟

پدر گفت : به خانه خدايم.

پسر به تصور آن كه هر كس به خانه خدا مي رود ، او را هم مي بيند ! پرسيد:

پدر ! چرا مرا با خود نمي بري؟ گفت : مناسب تو نيست.

پسر گريه سر داد . پدر را رقت دست داد و او را با خود برد . هنگام طواف پسر پرسيد :

پس خداي ما كجاست؟

پدر گفت : خدا در آسمان است !

پسر بيفتاد و بمرد ! پدر وحشت زده فرياد برآورد :

آه ! پسرم چه شد؟! آه فرزندم كجا رفت؟!

از گوشه خانه صدايي شنيد كه مي گفت :

تو به زيارت خانه خدا آمدي و آن را درك كردي . او به ديدن خدا آمده بود و به سوي خدا رفت

سیدمیثم سیدی بازدید : 69 چهارشنبه 21 فروردین 1392 نظرات (0)

به هیچ چیز شک نکن زیرا شیطان دوست دارد که تو شک کنی !

                                                                                                    سید میثم سیدی

سیدمیثم سیدی بازدید : 434 چهارشنبه 21 فروردین 1392 نظرات (0)

بسم رب الشهدا والصدیقین سلام بر لاله های عاشق دشت نینوای حسینی زندگینامه شهیدبالازاده درهفدهم خرداد ماه 1349 دریک کیلومتری تازه کند(انگوت)در روستای (چای گرمی) خانواده ای صاحب فرزندان دو قلویی می شوند که یکی از آنها نیامده به سوی پروردگار برمی گردد وآن یکی برای خانواده اش تحفه ای می ماند.خانواده نام مرحمت را برایش بر می گزینند. پدرش حضرتقلی در روستاهای اطراف دستفروشی می کرد ومادرش هم به کارهای خانه مشغول بود.مرحمت از اوایل کودکی جسور بود به طوری که مادرش به او می گوید:می ترسم چشم بخوری و نظر شوی. بالاخره تحصیلاتش را تا ابتدایی ادامه می دهد و همین مواقع مصادف می شود با پیروزی انقلاب اسلامی وبعد از آن شروع جنگ تحمیلی.مرحمت دیگر نمی تواند تحمل کند و می خواهد در دوران ابتدایی به جبهه اعزام شود ولی هیچکس تصورش را هم نمی کند که او می خواهد به مناطق عملیاتی برود. بالاخره مرحمت وارد بسیج می شود و توانایی خود را نشان می دهد.در پایان دوره آموزشی در امتحان تیراندازی،مرحمت در کل گردان نفر پنجم شده و تعجب همگان را برانگیخته بود.ولی با تمام اینها به خاطر سن کمش با اعزام او مخالفت می کردند.چندین بار در مراحل اعزام در گرمی و اردبیل،و در خان آخر در تبریز اجازه اعزام به او داده نمی شود. مرحمت سرش را پائین انداخته و با حسرت می گوید:اینها به من می گویند سن تو کم است اما خیال کرده اند هرطوری شده من باید خودم را به جبهه برسانم. مرحمت حد.د سه سال در جبهه ها،جنگ کرده بود تا اینکه 21اسفند 1363 در عملیات بدر در جزایر جنوب به درجه رفیع شهادت که کمتر از آن حق او نبود نایل آمد. وصیت نامه شهید بالازاده به نام خداوند بخشنده مهربان از اینجا وصیت نامه ام را شروع می کنم.باسلام بیکران به پیشگاه منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) وبا سلام به رهبر مستضعفان،ابراهیم زمان،خمینی بت شکن وبا سلام بیکران به مردم ایثارگر و شهید پرور ایران،که همچون امام حسین(ع) ولیلا پسرشان را به دین اسلام قربانی می دهند. آری ای ملت غیورشهید پرور ایران درود برشما که همیشه درمقابل کفر ایستاده اید و می ایستید تا آخرین قطره خونتان. درود برشما ای ملت ایران،ای مشعل داران امام حسین تا آخرین قطره خونتان از این انقلاب و از رهبر این انقلاب خوب محافظت کنید تا که این انقلاب اسلامی را به نحواحسن به منجی عالم بشریت تحویل بدهید. وای پدرومادر عزیزم اگر این پسرتان در راه اسلام به شهادت برسد.افتخارکنید که شما هم از خانواده شهدا بر شمرده می شوید.ای پدر ومادر عزیزم از شما تقاضایی دارم اگر من شهید بشوم گریه نکنید.اگر گریه بکنید به شهدای کربلا وشهدای کربلا ی ایران گریه بکنید تا چشم منافقان کور بشود و بفهمند که ما برای چه می جنگیم.حالا معلوم است که راه تنها یک راه است که آن راه هم راه اسلام وقرآن است.وآخروصیت می کنم راه شهیدان را ادامه بدهید و اسلحه شان را نگذارید در زمین بماند. ومادرم و پدرم چنانچه من می دانم لیاقت شهادت را ندارم ولی اگر خداوند بخواهد که شهید بشوم مرا حلال کنید و من هم شهادت را جز سعادت نمی دانم.یعنی هرکس که شهید می شود خوش به حالش که با شهدا همنشین می شود.و از تمام همسایه ها و از روستایی هایمان می خواهم که اگر از من سخن بدی شنیده اید و کارهای بدی دیده اید حلال بکنید.وبرادرانم اسلحه ام را نگذارند در جا بماند و خواهرانم با حجاب با دشمنان جنگ کنند.خدایا تو را قسم می دهم که اگر گناهانم را نبخشی از این دنیا به آن دنیا نبر. خدایا تو را قسم می دهم به من توفیق سربازی امام زمان (عج) ونائب بر حق او خمینی بت شکن را قرار دهی.تا در راه آنها اگر هزاران جان داشته باشم قربانی بدهم. کربلا کربلا یا فتح یا شهادت جنگ جنگ تا پیروزی . بسم الله الرحمن الرحيم والعصر ان الانسان لفي خسر الاالذين امنوا و عملو الصالحات وتواصوا بالحق وتواصو بالصبر صدق الله العلي العظيم . سوگند به زمان همانا انسان هميشه در زيان است جز آنکه ايمان آورده وعمل هاي شايسته انجام دهند و همديگر را به حق وصيت کنند و همديگر را به صبر وصيت کنند. با درود فراوان به پيشگاه حضرت مهدي وبا درود وسلام به رهبر مستضعفان خميني بت شکن وبا درود وسلام به رزمندگان اسلام و با درود وسلام به ملت شهيد پرور ايران من وصيت نامه ام را از اينجا شروع مي کنم که برادران مسلمان امام را تنها نگذاريد و پيام من به دانش آموزان اين است که سنگر مدرسه را خالي نگذارند و سعي کنند که از نظر علم در سطح بالاتري قرار گيرند و فرصت گرفتن پستها به وسيله منافقان را به هيچ کس ندهند وخود از اين فرصت به نحو احسن استفاده کنند. تمام نيروهاي مسلح و هسته هاي مقاومت که در مرز ايران شوروي هستند هوشيار باشند و هميشه آماده باشند که پشت دشمن را به ياري امام زمان بشکنند. پدرم و مادرم گر چه فرزندتان لياقت بشهادت رسيدن را ندارد ولي اگر مورد قبول درگاه ايزد تعالي قرار گرفتم خواهش من از شما اين است که فراق من گريه نکنيد واگر خواستيد گريه کنيد در خلوت و تنهايي گريه کنيد تا موجب خوشحالي منافقان نشود. برادر کوچکم وقتي که بزرگ شدي لباس مرا بپوش و اسلحه مرا بردار و راه مرا ادامه بده وبا دشمن اسلحه بستيز. برادران دلير ملت مسلمان سفارش من به شما اين است که در نمازها امام و رزمندگان را دعا کنيد و پيروزي آنها را از خداوند متعال بخواهيد و اما بچه هاي ده ما از شما اين انتظار را دارم که در نمازهاي جماعت شرکت کنيد از معلم خود اطاعت کنيد ودر راهپيمائي ها شرکت کنيد واز امام جمعه شهر خود مي خواهم که تبليغات را هر چه فعالانه انجام دهند تا بلکه با اين کار خود دشمن را کور کنند. اوصيکم به تقوي الله ونظم امرکم من شما را در تمام کارها به تقوي و نظم وصيت مي کنم و شما نيز تقوي و نظم را در حالت تعادل نگه داريد تا اين که به ياري خدا بتوانيد گامي در راه پيشبرد اهداف عاليه اسلام فراتر نهيد. اگر من شهيد بشوم مرا در کنار قبر شهيد هادي قاسمي به خاک بسپاريد در آخر از تمام دوستان و آشنايان مي خواهم که اگر از من بدي و زشتي ديده اند به خاطر خدا مرا ببخشند وآمرزش مرا از خداوند غفار بخواهند. بلکه خداوند از گناهان من درگذرد و مرا در قيامت با حضرت قاسم محشور کند. خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگه دار. کوتاه با شهید بالازاده در جعبه اتوبوس می روم مرحله دوم بود که می خواست به طور رسمی اعزام بشود و اسمش هم بین اعزامی ها بود اما مانع رفتن او شدند گفتند در اتوبوس جا نیست و او را پیاده کردند رفت به طرف جعبه ماشین و گفت که شما که می گویید در ماشین برای تو جا نیست من در جعبه اتوبوس خواهم رفت. گفتند که بابا تو نمی توانی در جعبه اتوبوس بروی و مرحمت گفت که این امکان ندارد یا باید بگذارید روی صندلی بنشینم و بروم یا سرپا بایستم و بروم یا بگذارید من در داخل این جعبه بروم. مرا بگیرید می خواهم پیاده شوم چون جثه شهید بسیار کوچک بوده و نمی توانست موتورسواری بکند با یکی از دوستانش می آمد،وقتی می خواست بایستد سر و صدا به راه می انداخت و می گفت که من را بگیرید تا از موتور پیاده بشوم. در اوایل موتور روسی داده بودند و با آن موتور پایش به زمین نمی رسید اما با کاوازاکی کمی راحت تر بود. موتور روسی برایش خیلی بزرگ بود.در حال حرکت می توانست موتور را هدایت بکند اما برای ایستادن موتور را به بعضی جا ها که پله مانند بود می برد تا راحت تر پیاده شود. من باید اینگونه سربازی باشم یک بار در مورد واقعه عاشورا صحبت می کرد.و می گفت:((که اگر من جنگ بکنم اینطور جنگ می کنم،من از یک روحانی شنیده ام.حضرت قاسم(ع)که وقتی می خواست به میدان برود لباس به اندازه او پیدا نشد و همانگونه که رفت من هم از ایشان تبعیت می کنم.پوتین به پایم نمی آید،لباس به تنم نمی آید.حضرت قاسم(ع) وقتی به دشمن حمله می کرد روی اسب دراز می کشید یعنی سرش را خم می کرد چون کوچک بود شمشیر دشمن از بالای سر ایشان رد می شد،حتی دشمن هم این حرکت را تحسین می کرد.من هم باید چنین سربازی باشم)). حلال مشکلات با رفتن به فرمانداری و گرفتن سیمان و آهن برای مسجد و حل یک سری از مشکلات روستایشان عصای دست مردم منطقه شده بود.انصافا مسئولین شهر هم او را خوب تحویل می گرفتند.یک بار خودش نقل می کرد که 20 یا 30 کیسه آرد تهیه کرده که به یک عده از افراد بی بضاعت بدهد.بعدها گفت:((که از بخشداری برای ساخت مسجد سلیمان گرفته ام.))مرحمت در این زمینه ها در پشت جبهه فعالییت می کرد و زمانی هم که در جبهه بود شجاعت و لیاقت او را همه می دانستند.با هر کسی که در جبهه بود وبا هر گردانی که به عنوان خط شکن شرکت کرده است.شجاعت او را به وضوح دیده اند و آمده اند نقل کرده اند. مشتری کارهای سخت او از مصادیق فرمایش مولایش علی(ع) بود((اتعب نفسه))،او مشتری کارهای سخت بود.در جبهه کارها را تقسیم کرده بودند،یکی چادر را تمیز می کرد،مثلا میدیدی غذای 15 یا 20 نفر را گرفته و به زور دارد می آورد به او می گفتند:((این کار سنگین است.)) شهید می گفت:((هر چقدر کار سخت و سنگین است به من بدهید و کارهای سبک را خودتان بردارید،هر چه کار سخت تر و سنگین تر بهتر.)) کوچکترین و دقیقترین تیرانداز بسیجی در بین همه آن افراد چه کادر و چه بسیجی که آنجا بودند فقط او بود که هر پنج گلوله را به نوک آن کله قندی زد اصلا در آنجا طوری از خود برجستگی نشان داد که با همه کوچکی سن وسال و قدش،پیش همه معروف و مشهور شد و معروفیت خود را از همان جا یافت. وبعد از آن مشهور و معروف شد که مرحمت بالا زاده کوچکترین و دقیقترین تیرانداز بسیج است. سواری از یک عراقی عملیات رمضان بود به هنگام انتقال دادن اسرا به پشت جبهه بود که اسرا به او می خندند که مثلا این هم رزمنده است.بعد از آن 12 اسیر را به او داده بودند که به پشت جبهه ببرد،یواش یواش خسته می شود در این هنگام اسرا قصد فرار می کنند،با خود می گویند:((مطمئنا این بچه تیراندازی نمی داند،هیکلش هم به این کارها نمی خورد،پس به راحتی می توانیم فرار کنیم))شهید وقتی این موضوع را می فهمد گلن گدن کلاش را می کشد و یک رگبار می زند و اسرا را برمی گرداند. بعد می گوید:((من خسته ام،می خواهم سوار کولتان شوم.)) کمر یکی از با هیکل هایشان سوار می شود،و اسلحه را پشت سر او می گیرد و آنها را به کمپ اسرا انتقال می دهد. اسم جبهه به من قدرت می دهد می گفت:((وقتی اسم جبهه می آید خداوند آن قدر به من قدرت می دهد،خداوند و حضرت ابوالفضل(ع) آن قدر به من قوت داده اند که بزرگترها را من بر روی دوشم می گردانم)). با شوخی از او پرسیدند:(( آخه یک آدم به اندازه ی تو چطور می تواند بزرگترها را بر روی دوشش بگرداند)).مرحمت گفت:(( اگر اینطور نگویم تو نمی گذاری که من به جبهه بروم.)) تبلیغاتچی جبهه اگر به لیست پایگاه های بسیجی که مرحمت بالازاده به آنجا رفت و آمد می کرد نگاه می کردید می دیدید که اکثر اعضا پایگاه هم سن و سالان مرحمت بودند.حتی گه گاه به افراد بزرگتر از خودش که شاید هم سن پدرش و بزرگتر هم بودند در مورد جبهه و حال وهوای آن حرف می زد و آنها را تشویق می کرد که به جبهه بروند. نماز جمعه با آن جثه کوچک،قیافه معصومانه و دوست داشتنی،به فرمانده روحیه بچه ها تبدیل شده بود به درخواست امام جمعه شهر،قبل از خطبه های نمازجمعه برای مردم سخنرانی و آنها را برای رفتن به جبهه تشویق می کرد. یکی از دو نیکو را انتظار داشت معرفت مرحمت بالاتر از سنش بود،او برای ادای تکلیف پا به میدان کارزار گذاشت،در قاموس شهدا رسیدن به ((احدی الحسنیین)) اصل بود یعنی یا بر دشمن کفر پیروز شوند و یا به شاهد شهادت برسند.آری! او به لقاء یارش رسید نام:مرحمت بالازاده نام خانوادگی:بالازاده نام پدر:حضرتقلی تاریخ تولد:17/3/1349 تحصیلات:دانش آموز تاریخ شهادت:21/12/1363 محل شهادت:جزایرمجنون عملیات:بدر

سیدمیثم سیدی بازدید : 208 چهارشنبه 21 فروردین 1392 نظرات (0)

 

دستگاه گردش خون

 

تک سلولی ها و پر سلولی های ابتدایی مثل اسفنج و کیسه تنان دستگاه گردش خون ندارند.چون ساختار بدنی آن ها طوری است که تک تک سلول های آن ها با محیط بیرون در ارتباط هستند و می توانند مستقیم از بیرون اکسیژن و غذا گرفته و مواد زائد خود را پس می دهند.اما همه ی مهره داران و بسیاری از بی مهره ها مثل حشرات،کرم خاکی و ... دستگاه گردش خون دارند.

 

گردش خون را می توان از جهات مختلف دسته بندی کرد:

 

انواع دستگاه گردش خون در جانوران:

1_باز:       مویرگ ندارند  مثل:حشرات

2_بسته:     مویرگ دارند  مثل:کرم خاکی

 

انواع دستگاه گردش خون در مهره داران:

1_ساده:   اگر خون توسط یک رگ از قلب خارج شود مثل ماهی

2_مضاعف:اگر خون توسط دو رگ از قلب خارج شود مثل همه به جز ماهی

 

از نظر خون داخل قلب:

1_ناقص:خون روشن و تیره با هم داخل قلب مخلوط می شوند.

2_کامل:خون روشن و تیره با هم داخل قلب مخلوط نمی شوند.

گردش خون انسان به دو بخش بزرگ و کوچک تقسیم می شود.

گردش کوچک خون:سیاهرگ ها خون را از نقاط مختلف به دهلیز راست قلب می آورند.با انقباض دهلیز راست،خون از دهلیز راست از طریق دریچه ی سه لتی وارد بطن راست می شود. بعد با انقباض بطن راست خون از بطن راست از طریق سرخرگ به ریه ها می رود تا در آن جا کربن دی اکسید خون با اکسیژن هوا جایگزین شود. در نتیجه خونی که از ریه ها می آید،دارای اکسیژن زیادی است و کربن دی اکسید بسیار کمی دارد.این خون از طریق سیاهرگ های ریه وارد دهلیز چپ قلب می شود.این گردش خون از بطن راست قلب به ریه ها و برگشت خون از ریه ها به دهلیز چپ قلب "گردش کوچک خون" نام دارد.

گردش بزرگ خون:خون اکسیژن دار که وارد دهلیز چپ شده،بعد از انقباض دهلیز چپ از طریق دریچه ی دولختی وارد بطن چپ می شود. با انقباض بطن چپ خون وارد سرخرگ بزرگ بدن (آئورت) می شود. از طریق سرخرگ آئورت خون اکسیژن دار به تمام قسمت های مختلف بدن می رود تا مواد غذایی و اکسیژن را به آن ها برساند و مواد زائد و کربن دی اکسید را از آن ها بگیرد. خون بعد از گرفتن مواد زائد بدن وارد سیاهرگ ها می شود و از طریق سیاهرگ ها به دهلیز راست قلب می آید. این گردش خون از بطن چپ قلب و از طریق سرخرگ آئورت به تمام قسمت های بدن و برگشت آن به دهلیز راست قلب  "گردش بزرگ خون" نام دارد.

 

 

 

دستگاه گردش خون شامل قلب و رگ هاست. قلب مانند یک پمپ،خون را داخل رگ ها به جریان می اندازد.

 

قلب

اندامی است توخالی و از جنس ماهیچه ی قلبی که در وسط سینه و کمی متمایل به سمت چپ قرار گرفته است و مسئول ایجاد نیروی مناسب برای حرکت خون به سراسر بدن می باشد.

قلب به وسیله ی یک دیواره به دو نیمه ی راست و چپ تقسیم شده.هر کدام از این نیمه ها هم توسط یک دیواره ی دریچه دار به دو حفره ی فوقانی و تحتانی تقسیم شده. دو حفره ی فوقانی قلب را دهلیز و حفره های تحتانی قلب را بطن می نامند. دهلیز راست و بطن راست توسط دریچه ی سه لتی با هم در ارتباطند و دهلیز چپ با بطن چپ توسط دریچه ی دو لختی یا میترال با هم مرتبطند.

 

دریچه های قلب:

سه لختی: بین دهلیز راست و بطن راست قرار گرفته و هنگام انقباض بطن ها این دریچه بسته شده و از برگشت خون به دهلیز راست جلو گیری می کند.

دولختی:بین دهلیز چپ و بطن چپ قرار دارد.هنگام انقباض بطن ها بسته شده و از ورود خون به دهلیز چپ جلوگیری می کند.

 

ماهیچه ی قلب بسیار قوی است

همه ی ما می دانیم که نیروی جاذبه ی زمین بسیار زیاد است. اما در بعضی موارد نمی تواند بر بعضی چیز ها غلبه کند.مثلا اگر نیروی جاذبه می توانست به نیروی ما غلبه کند،وقتی که ما  می ایستادیم،خون در پاهایمان جمع می شد و پاهایمان به صورت یک بادکنک متورم در می آمد. پستانداران از جمله انسان ها قلبی قوی دارند که باعث گردش خون در برابر کشش نیروی جاذبه می شود.وقتی که خون به طرف بالا حرکت می کند تا از طریق سیاهرگ ها به قلب برگردد،جریان خون آهسته می شود. اما انقباض ماهیچه ها به حرکت آن در این مسیر کمک می کند.وقتی که ما قدم می زنیم یا می دویم،ماهیچه های پای ما،سیاهرگ ها را تحت فشار قرار می دهند و این نیرو خون را به طرف بالا به سوی قلب می راند. سیاهرگ های ما همچنین دریچه هایی دارند که اجازه می دهند خون تنها در یک مسیر به جریان درآید و از جریان برگشتی خون به طرف پاها جلو گیری می کنند.

بیماری واریس

با وجود اعمال حفاظتی که کمک می کند از انباشته شدن خون در پاهای ما جلوگیری شود،گاهی نیروی جاذبه پیروزمی شود. اگر به اندازه ی کافی ورزش نکنیم و یا مدت طولانی بایستیم،ممکن است گردش خون ما کند شود و خون در سیاهرگ های پاهای ما تجمع کند. این موضوع برای افرادی که ایستاده کار می کنند،مشکل می شود.این بیماری "واریس"نام دارد. در این بیماری سیاهرگ های زیر پوست به طور مشخصی متورم می شوند.

 

 

رگ ها

رگ ها عبارتند از:

سرخرگ:رگ هایی که خون را از قلب خارج می کنند، "شریان" یا "سرخرگ"نام دارند.دیواره ی سرخرگ ها کلفت و ماهیچه ای است.

سیاهرگ:رگ هایی که خون را به قلب می آورند، "ورید" یا "سیاهرگ" نام دارند.دیواره ی سیاهرگ ها نازک است.

مویرگ:وقتی سرخرگ وارد اندامی می شود، مانند ریشه ی گیاه شاخه شاخه می شود و در آخر به رگ های بسیار باریکی که دیواره ی آن ها بسیار نازک است، تبدیل می شود. به این رگ های کوچک"مویرگ"می گویند. مویرگ ها خون را بین سلول ها توزیع می کنند. یعنی غذا و اکسیژن را به سلول ها می دهند و کربن دی اکسید را از آن ها می گیرند.

 

رگ ها در همه ی قسمت های بدن وجود دارند و خون در آن ها جریان دارد. اگر رگ ها وجود نداشته باشند یا اگر خون درون آن ها نباشد، سلول ها چون قادر به تغذیه نیستند، بعد از مدت کوتاهی می میرند.

رگ ها می توانند گشاد یا تنگ شوند. به عنوان مثال عضلات هنگام کار به مواد غذایی بیشتری نیاز دارند پس رگ ها گشاد می شوند تا خون بیشتری را به عضلات برسانند.

 

آئورت:خون غنی از اکسیژن، بطن چپ را از طریق آئورت ترک می کند. آئورت بزرگ ترین رگ خونی ماست. به قطر تقریبی 5/2 سانتی متر.چندین سرخرگ بزرگ از آئورت منشعب می شود و خون را به سمت بالای بدن می برد. سپس آئورت از پشت قلب به طرف پایین انحنا می یابد و سرخرگ های زیادی از آن انشعاب می یابند که خون اندام های حفره ی شکم و پایین بدن را تامین می کنند.

 

بزرگ سیاهرگ زیرین و زبرین:خون کم اکسیژن اندام های فوقانی و سر به هم متصل شده و یک سیاهرگ بزرگ به نام بزرگ سیاهرگ زبرین را به وجود می آورد.سیاهرگ بزرگ دیگری به نام بزرگ سیاهرگ زیرین خون کم اکسیژن اندام های تحتانی را حمل می کند. هردو بزرگ سیاهرگ، خون را وارد دهلیز راست می کنند.

 

سرخرگ ها و سیاهرگ ها به وسیله ی جهت جریان خونی که در آن ها منتقل می شود، مشخص می شوند نه به وسیله ی کیفیت خونی که دارند. اگر چه بیشتر سرخرگ ها، خون پر اکسیژن و اغلب سیاهرگ ها خونی که اکسیژن خود را از دست داده است، دارند. موارد استثنای مهمی نیز وجود دارند. به طور مثال، ما دو سرخرگ به نام سرخرگ های ششی داریم که خون کم اکسیژن را از قلب به شش های ما منتقل می کنند و همچنین دارای چهار سیاهرگ ششی هستیم که خون پر اکسیژن را از شش ها به قلب باز می گردانند.

 

خون

خون، 7 الی 8 درصد وزن بدن را  تشکیل می دهد. دستگاه گردش خون در یک انسان بالغ و متوسط ، 4 تا 6 لیتر خون دارد. خون دارای سلول های مختلف است که در مایعی به نام پلاسما معلق هستند که سلول های خون %45 از حجم آن را تشکیل می دهند. پلاسما که بیش از نیمی از حجم خون را تشکیل می دهد،در حدود %90 آب دارد. %10 باقی مانده از نمک های محلول، پروتئین ها و سایر موادی که به وسیله ی خون منتقل می شوند، تشکیل شده است.

 

گلبول قرمز

گلبول های قرمز خون که اریتروسیت ها نام دارند،از نظر تعداد بیشترین سلول های خونی هستند که در حدود 25 تریلیون از این سلول ها در جریان خون یک فرد متوسط وجود دارد.

گلبول های قرمز فاقد هسته و میتوکندری هستند که یک ویژگی غیر عادی برای سلول های زنده است. ساختار یک گلبول قرمز آن را برای عمل اصلی این سلول که انتقال اکسیژن است،مناسب می کند.گلبول های قرمز خون نسبت به گلبول های سفید کوچک ترند و اندازه ی کوچک آن ها نیز به آن ها سطح کلی وسیع تری  برای مبادله ی گاز ها می دهد.

سلول های قرمز خون در مغز استخوان تشکیل می شوند.تولید آن ها به وسیله ی یک مکانیسم خود تنظیمی منفی کنترل می شود که به مقدار اکسیژنی که از طریق خون به بافت ها می رسد،حساس است.اگر بافت ها به مقدار کافی اکسیژن دریافت نکنند،کلیه ها هورمونی به نام "اریتروپوتیین" ترشح می کنند که مغز استخوان را تحریک می کند تا گلبول سازی کند.از طرف دیگر،اگر بافت ها اکسیژنی بیشتر از میزان مصرف خود دریافت کنند،کلیه ها ترشح این هورمون را متوقف می کنند.

به طور متوسط،گلبول های قرمز بین 3 تا 4 ماه در خون گردش می کنند و سپس این گلبول های قرمز فرسوده در کبد تجزیه می شوند.

 

 

گلبول سفید

5 نوع گلبول سفید (لوکوسیت) وجود دارد.انواع مختلف این گلبول ها به وسیله ی ویژگی های رنگ پذیری و شکل هسته ای آن ها گروه بندی می شوند.

1_بازوفیل ها:

سلول های کروی،هسته با دو لب نامشخص و 10 تا 12 میکرومتر قطر دارند. با ترشح مواد شیمیایی به مقابل با میکروب ها کمک می کنند.این ماده ی شیمیایی که هیستامین نام دارد،رگ های خونی را گشاد می کند واجازه می دهد گلبول های سفید دیگر از مویرگ ها خارج شده و وارد بافت های اطراف شوند.

2 و 3_نوتروفیل ها و مونوسیت ها:

عمومی ترین گلبول های سفید هستند که به آن ها فاگوسیت می گویند.آن ها باکتری های بیگانه را که از طریق زخم ها وارد بدن می شوند را می خورند.خون تعداد زیادی از نوتروفیل ها و مونوسیت ها را به محل آسیب دیده می رساند. جایی که سلول ها با عفونت های باکتریایی مبارزه کرده و از طریق برداشتن تکه های سلولی مرده به التیام بافت کمک می کنند.

4_ائوزوفیل ها:

سلول های کروی،هسته ها اغلب 2 لب دارند.10 تا 12 میکرومتر قطر دارند و مواد شیمیایی که باعث کاهش التهاب می شود،ترشح می کنند و به کرم های انگلی حمله می کنند.

5_لنفوسیت ها:

سلول اصلی در سیستم ایمنی هستند و مدافع بدن در برابر مهاجمان اختصاصی اند. برخی لنفوسیت ها آنتی بادی ها را تولید می کنند. با ویروس ها و سلول های سرطانی مبارزه می کنند و 6 تا 8 میکرومتر قطر دارند.

 

"لخته"

همه ی ما گاهی اوقات بریدگی ها و خراش هایی داریم.ولی هرگز تا حد مرگ خونریزی نمی کنیم. زیرا خون ما مواد منعقد کننده ای دارد که جدار رگ های آسیب دیده را مسدود می کند. پلاکت ها و پروتئین فیبرینوژن،منعقد کننده های خون هستند که همیشه در خون ما وجود دارند.هنگامی که رگ خونی آسیب می بیند،آن ها فعال شده و یک لخته ایجاد می کنند.

وقتی که دیواره ی رگ ها آسیب می بیند و بافت پیوندی دیواره ی رگ در معرض خون قرار می گیرد،مراحل لخته آغاز می شود. پلاکت ها بلافاصله پاسخ می دهند. آن ها به بافت پیوندی که در معرض خون قرار گرفته اند، می چسبند و موادی آزاد می کنند که پلاکت های مجاورهم را به یکدیگر می چسباند. این توده ی به هم چسبیده ی پلاکتی، درپوش موقتی را در قسمت آسیب دیده ی رگ خونی ایجاد می کند. به این عمل لخته می گویند.

 

"تایین گروه خونی"

خون افراد مختلف بر اساس وجود یا عدم وجود دو ماده به نام

 در سطح گلبول های قرمز تقسیم می شود. Bو آنتی ژن  A آنتی ژن

   A,B,AB,Oریم :  ما 4 نوع گروه خونی دا

 می باشند.Rh-,Rh+که هر کدام از آن ها دارای

چگونه گروه خونی یک فرد را مشخص کنیم؟

ابتدا انگشت وسط دست چپ را با قطعه ای پنبه ی آغشته به الکل ضدعفونی می کنیم و کمی از پایین به طرف نوک انگشت مالش می دهیم تا مقداری خون در نوک انگشت جمع شود. از وسیله ای به نام لانست استریل استفاده می کنیم و ضربه ای به انگشت ضدعفونی شده می زنیم و دوباره مالش می دهیم تا خون بیرون آید. 3 قطره خون روی لام با کمی فاصله از هم می ریزیم.

 می ریزیم.A بر روی قطره ی اول : یک قطره محلول آنتی کور

 می ریزیم.Bبر روی قطره ی اول : یک قطره محلول آنتی کور

می ریزیم.Dبر روی قطره ی سوم : یک قطره محلول آنتی کور

حالات زیر ممکن است اتفاق بیفتد:

1_اگر چسبندگی و رسوب فقط در قطره ی اول به وجود آید،

می باشد.                                          A گروه خونی از نوع

2_اگر چسبندگی و رسوب فقط در قطره ی دوم به وجود آید،گروه خونی از نوع B می باشد.

3_اگر چسبندگی و رسوب در قطره ی اول و دوم به وجود آید،گروه خونی از نوع AB می باشد.

4_اگر چسبندگی و رسوب در هیچ کدام از قطره های اول و دوم به وجود نیاید،گروه خونی از نوع O می باشد.

5_اگر چسبندگی و رسوب در قطره ی سوم به وجود آید،گروه خونی از نوع Rh+ می باشد.

6_اگر چسبندگی و رسوب در قطره ی سوم به وجود نیاید،گروه خونی از نوع Rh- می باشد.

 

صدا های قلب

صدای اول قلب:مربوط به بسته شدن دریچه های دو لتی و سه لتی می شود که با شروع انقباض بطن با گوشی پزشکی قابل شنیدن است.این صدا گنگ،کشیده و قوی می باشد و شبیه حرف "لوپ" می باشد.

صدای دوم قلب:دریچه ی سینی شکل در مدخل ورودی سرخرگ ها وجود دارد و از برگشت خون در پایان انقباض بطن ها از سرخرگ به بطن،جلوگیری می کند.صدای دوم قلب مربوط به بسته شدن همین دریچه می باشد.این صدا کوتاه و واضح است و شبیه حرف "داپ" می باشد.

 

 

قلب ما چگونه می زند؟

در دوره ی جنینی،تک تک سلول های قلبی ما خود به خود می زنند ولی بعد از تولد،مناطقی در قلب می توانند تولید زنش کنند و جریان الکتریکی ایجاد شده را به تمامی سلول های قلب هدایت کنند.به این مناطق بافت گرهی می گویند.

نقش اعصاب در زنش قلب چیست؟

اعصاب خود کاری در بدن ما وجود دارند به نام سمپاتیک و پاراسمپاتیک که وظیفه ی آن ها تنظیم ضربان قلب است.مثلا هنگام دویدن،که قلب باید تند بزند،سمپاتیک فعال می شود و در هنگام استراحت که قلب باید آرام بزند،پاراسمپاتیک فعال می شود.

 

مراحل ضربان قلب:

1_انقباض دهلیز ها که 1/0 ثانیه طول می کشد.

2_انقباض بطن ها که 3/0 ثانیه طول می کشد.

3_استراحت عمومی که 4/0 ثانیه طول می کشد.

دوره ی قلبی

قلب مرکز دستگاه گردش خون است. در یک چرخه ی فعالیت،قلب با خون سیاهرگ های بزرگ به طور غیر فعال پر می شود و سپس به طور فعال منقبض می شود و خون را در سراسر بدن حرکت می دهد. استراحت و انقباض قلب که به طور متناوب انجام می شود، "دوره ی قلبی"را می سازد.

وقتی تمام قلب در حالت استراحت باشد،در مرحله ای است که "دیاستول" نامیده می شود. در این مرحله خون به داخل هر چهار حفره ی قلب جریان می یابد. خون از بزرگ سیاهرگ ها وارد دهلیز راست و از سیاهرگ های ششی وارد دهلیز چپ می شود. همچنین در طی دیاستول، دریچه های بین دهلیز و بطن باز هستند و اجازه ی حرکت خون از دهلیز ها به بطن ها را می دهند.

مرحله ی اصلی دیگر دوره ی قلبی، "سیستول" نام دارد. سیستول با یک انقباض بسیار زودگذر دهلیز که به طور کامل بطن ها را با خون پر میکند،شروع می شود. آن تنها زمانی در دوره ی قلبی است که دهلیز ها منقبض هستند. سرانجام بطن ها منقبض می شوند. نیروی انقباض بطن ها،دریچه های دهلیزی_بطنی را بسته و دریچه های سینی شکل موجود در ابتدای سرخرگ ششی و آئورت را باز می کند. در نتیجه ی باز شدن دریچه های سینی شکل،خون کم اکسیژن از طریق سرخرگ ششی به شش ها و خون غنی از اکسیژن از طریق آئورت به بقیه ی قسمت های بدن پمپ می شود. خون همچنین در مرحله ی دوم سیستول،به درون دهلیز ها جریان می یابد.

 

حجم خونی که در هر دقیقه بطن چپ به داخل آئورت پمپ می کند، "برون ده قلبی"نام دارد. این حجم برابر است با مقدار خونی که توسط بطن چپ در هر بار انقباض و هنگام ضربان قلب پمپ می کند.

تعداد ضربان قلب و برون ده قلبی به عوامل متعددی از جمله سطح فعالیت هر فرد بستگی دارد. با مصرف مواد محرک مثل کافئین،تعداد ضربان قلب و برون ده قلبی افزایش می یابد.

 

گره ی پیشاهنگ

آنچه را که ما ضربان قلب می نامیم،حاصل انقباض ماهیچه های قلبی موجود در دیواره ی دهلیز ها و بطن هاست. یک ناحیه ی خاص از ماهیچه ی قلبی که گره ی پیشاهنگ نامیده می شود،با تنظیم سرعت انقباض قلب، فعالیت قلب را کنترل می کند. گره ی پیشاهنگ در دیواره ی دهلیز راست واقع است. در گره ی پیشاهنگ، پیام الکتریکی همانند آنچه در نورون ها دیده می شود، ایجاد می گردد. این پیام به سرعت در سراسر هر دو دهلیز منتشر شده و باعث انقباض همزمان آن ها می شود. این پیام همچنین به گره ی دهلیزی_بطنی که در دیواره ی بین دهلیز راست و بطن راست واقع شده،می رسد. در این گره پیام دچار تاخیری در حدود 1/0 ثانیه شده و سپس ارسال می شود. این تاخیر باعث می شود دهلیز ها به خوبی منقبض شده و خون خود را قبل از انقباض بطن ها وارد آن ها نمایند.

پیام توسط رشته های ماهیچه ای تخصصی ابتدا در دیواره ی بین دو بطن پایین آمده و سپس به سمت بالا در دیواره ی دو بطن منتشر می شود که باعث انقباض بطن ها می شود. با انقباض بطن چپ،خون وارد آئورت شده وبا انقباض بطن راست،خون وارد سرخرگ ششی می شود.

 

 

فشار خون

فشار خون نیرویی است که خون بر روی دیواره ی رگ های ما وارد می کند. فشار خون که توسط ضربان قلب ایجاد می شود،نیروی اصلی حرکت دهنده ی خون از قلب به تمام سرخرگ ها و سرخرگ های کوچک تا بستر مویرگی است. وقتی که بطن منقبض می شود،خون با فشار به داخل سرخرگ ها رانده می شود و این عمل سریع تر از آن است که بتواند به داخل سرخرگ های کوچک جریان یابد. این پدیده دیواره ی سرخرگ ها را گشاد می کند. شما می توانید این اثر از فشار خون را وقتی که ضربان قلب خود را به وسیله ی گرفتن نبضتان اندازه گیری می کنید،احساس کنید.

نبض، گشاد شدن منظم سرخرگ هاست و به وسیله ی نیروی فشار خون به داخل سرخرگ ها ایجاد می شود که ناشی از نیروی انقباضی بطن ها در طی سیستول است. چیزی که شما واقعا حس می کنید،یک بر آمدگی با هر ضربان است. در بین دو ضربان قلب،سرخرگ ها به حالت قبل بر می گردند. زیرا فشار خون در هنگام استراحت قلب کم می شود.

 

بیماری های قلبی

بیماری های قلبی،امروزه عامل عمده ی مرگ و میر در ایالات متحده هستند. یکی از این بیماری ها،حمله ی قلبی است.حمله ی قلبی  (Heart attack)مرگ سلول های ماهیچه ی قلب است و در نتیجه قلب توانایی لازم برای رساندن خون کافی به سایر اندام ها را ندارد. سلول های ماهیچه ی قلب توسط رگ های خونی که سرخرگ های کرونر نامیده می شوند،تغذیه و اکسیژن رسانی شده اند. این عروق بلا فاصله بعد از خروج آئورت از قلب،از آن جدا شده و روی قلب پخش می شوند. اگر این سرخرگ ها بسته شوند،سلول های ماهیچه ی قلبی بر اثر کمبود اکسیژن خواهند مرد.

چه چیزی موجب انسداد سرخرگ های کرونر می شود؟گاهی اوقات به علت باریک شدن تدریجی مجرای داخل این رگ ها در اثر افزایش تدریجی لیپید های سطح داخل آن هاست که به آن آترواسکلروز می گویند. وقتی فردی هر چند وقت یک بار دردی در ناحیه ی قفسه ی سینه احساس کند،یک بیماری که به عنوان آنژین صدری شناخته شده است،را مبتلا می باشد. آنژین وقتی اتفاق می افتد که بر اثر استرس جسمی یا روحی،کار قلب زیاد است. این بیماری نشان می دهد که قسمتی از قلب به اندازه ی کافی اکسیژن دریافت نمی کند و ممکن است در آینده حمله ی قلبی رخ دهد. بسیاری از حملات قلبی بدون نشانه رخ می دهند. یک لخته ی خون ممکن است به طور کامل یک سرخرگ کرونر را ببندد یا سخت شدن دیواره ی رگ ها ممکن است به یک سطح بحرانی برسد که باعث آسیب شدیدی به قلب می شود. ناگهان شخص احساس یک فشار شدید و دردناک در وسط قفسه ی سینه می کند. درد ممکن است به طرف شانه،بازو،گردن و یا آرواره انتشار یابد. علائم دیگر عبارتند از:عرق کردن،حالت تهوع،تنگی نفس و سرگیجه یا غش کردن.

 

نوار قلب یا الکتروکاردیوگرام

نوار قلب شامل 3 موج است:

1_موجP: کمی قبل از انقباض دهلیز ها ثبت می شود.

2_موجQRS: کمی قبل از انقباض بطن ها ثبت می شود.

3_موجT: کمی قبل از پایان انقباض بطن ها ثبت می شود.

اشکالات نوار قلبی :

1_هرگاه نوار قلبی دارای دو موجP باشد،نشان دهنده ی این است که دوبار دهلیز ها منقبض می شوند و یک بار هم بطن ها. در نتیجه زمان ضربان قلب از 1/0 ثانیه بیشتر شده و قلب ما در یک دقیقه کم تر از 75 بار می زند.

2_هر گاه موج QRSکوتاه تر از حد معمول باشد،نشانه ی این است که خون رسانی به دیواره ی قلب دچار مشکل شده و ممکن است سکته ی قلبی رخ دهد.

هرگاه موجQRSبلند تر از حد معمول شود، احتمالا فرد دچار فشار خون مزمن و یا خرابی دریچه های قلب شده است.

سیدمیثم سیدی بازدید : 108 چهارشنبه 21 فروردین 1392 نظرات (0)

باشگاه فوتبال فولاد مبارکه سپاهان اصفهان، یک باشگاه فوتبال ایرانی است که در شهر اصفهان پایه‌گذاری شده‌است. این باشگاه هم‌اکنون در لیگ برتر فوتبال ایران (جام خلیج فارس) بازی می‌کند. مالک این باشگاه، مجتمع فولاد مبارکه است.

سپاهان پر افتخارترین تیم تاریخ لیگ برتر ایران با سه مقام قهرمانی در دوره های دوم، نهم و دهم است و اولین تیم ایرانی است که به فینال لیگ قهرمانان آسیا و جام باشگاه‌های جهان در سال ۲۰۰۷ میلادی راه یافت. این تیم پر افتخارترین تیم دههٔ ۱۳۸۰ فوتبال ایران و اولین و تنها باشگاهی است که توانست در فصل ۹۰-۸۹ از عنوان قهرمانی خود در لیگ برتر دفاع کند و برای دومین سال متوالی قهرمان شود.

سپاهان در ایران به عنوان باشگاهی با مدیریت با ثبات، منظم و اصولی شناخته شده و با قهرمانی در فصل ۸۲−۸۱ به عنوان اولین قهرمان غیر تهرانی در تاریخ ایران به پرچمدار پایان دادن به سلطه بی چون و چرای دو تیم استقلال و پرسپولیس بر فوتبال ایران تبدیل شد.

باشگاه شاهین اصفهان

دهه ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰

این تیم در سال ۱۳۳۲ توسط محمود حریری بازیکن اصفهانی تیم ملی فوتبال ایران و شاهین تهران تاسیس شد.

ابتدا نام باشگاه شاهین انتخاب شد چون شعبه‌ای از شاهین تهران بود. در سال ۱۳۴۲ به عنوان نماینده اصفهان جهت شرکت در مسابقات قهرمانی ایران به تهران آمد و بعد از تساوی ۱-۱ با تهران قهرمان شد. در سال ۱۳۴۶ باشگاه شاهین تهران منحل شد و شاهین اصفهان برای جلوگیری از انحلال مجبور به تغییر نام شد و نام سپاهان را که از نام‌های قدیمی شهر اصفهان بود برگزید.

دهه ۱۳۵۰

این تیم تا سال ۱۳۵۰ چهارده بار قهرمان باشگاههای اصفهان شد و در سال ۱۳۵۰ به عنوان نماینده اصفهان در مسابقات انتخابی لیگ شرکت کرد. پس از غلبه بر استقلال اهواز در فینال توانست جواز صعود به لیگ را بگیرد و در میان هشت تیم لیگ، پنجم شد. در سال ۱۳۵۰ عازم اولین سفر خارجی شد و در تورنمنت چلنج شیپ هند به مقام نایب قهرمانی رسید. برای شرکت در لیگ تخت جمشید، تیم ذوب آهن به دلیل برخورداری از امکانات بیشتر انتخاب شد و آنها مجبور به حضور در لیگ دو شدند و در نهایت قهرمان لیگ دو شدند و وارد جام تخت جمشید شدند.

دهه ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰

در دهه ۱۳۶۰ زیر سایه تیم تازه ظهور کرده تام اصفهان بودند و در این مدت مسعود تابش رهبری تیم را به عهده داشت. با شروع مسابقات لیگ آن‌ها یکی از تیم‌های همیشه حاضر در لیگ بودند.فعاليت های فرهنگی، ورزشی باشگاه تا اواخر سال ۱۳۷۱ ادامه داشت تا اينکه بدلیل شرایط اقتصادی بوجود آمده و با در نظر گرفتن مصالح باشگاه که در اصل بر حفظ نام سپاهان بود، از اوایل سال ۱۳۷۲ این باشگاه تحت حمایت و مدیریت کارخانه سیمان سپاهان قرار گرفت و با نام باشگاه فرهنگی ورزشی سیمان سپاهان به فعالیت خود ادامه داد. در این سال‌ها کارخانه سیمان سپاهان حمایت مالی از تیم را به عهده گرفت و تا سال ۱۳۷۹ این حمایت ادامه یافت. تغییر شرایط اقتصادی کشور و عرضه شدن سهام کارخانه سیمان سپاهان ديزيچه در بورس سهام و عدم تمایل سهامداران جدید این کارخانه به باشگاه‌داری سبب گردید تا امتیاز باشگاه به فولاد مبارکه واگذار گردد و نام باشگاه به فولاد مبارکه سپاهان تغییر کرد.

دهه ۱۳۸۰

این تیم در دومین دوره لیگ حرفه‌ای (۸۲-۸۱) با مربی گری فرهاد کاظمی در پنجاهمین سال تاسیس خود و به عنوان اولین تیم شهرستانی قهرمان لیگ برتر شد.

در سومین دوره لیگ (۸۳-۸۲) ششم، در چهارمین دوره (۸۴-۸۳) مقام دهم، در پنجمین دوره (۸۵-۸۴) مقام هفتم و در ششمین دوره (۸۶-۸۵) مقام پنجم را کسب کرد. تیم سپاهان در هفتمین دوره لیگ برتر (۸۷-۸۶) با پشت سر گذاشتن مشکلات عدیده‌ای از جمله کسر امتیاز و اجرای حکم ۲ ماه بازی‌های خارج از خانه و برگزاری فشرده بازی‌ها در خارج از خانه، تا آخرین ثانیه‌های اتمام لیگ، قهرمان هفتمین دوره این بازی‌ها بود که این عنوان را در دقیقه ۹۶ بازی با پرسپولیس تهران با نتیجه ۲-۱ واگذار و به عنوان نایب قهرمان لیگ هفتم شناخته شد و در هشتمین دوره لیگ برتر (۸۸-۸۷) مقام چهارمی را کسب کرد.

سپاهان در نهمین دورهٔ لیگ حرفه ای (۸۹-۸۸)، با هدایت امیر قلعه نوعی با اقتدار و به طور زودهنگام به عنوان قهرمانی دست یافت. یک سال بعد و در دهمین دوره ی لیگ برتر (۹۰–۸۹) باز هم با مربی گری امیر قلعه نوعیاین بار هم تیم سپاهان بود که توانست قهرمانی زودهنگامی را بدست آورد و اولین تیمی باشد که توانسته است دو بار متوالی قهرمان لیگ برتر ایران شود.علاوه بر جام قهرمانی دهمین دوره لیگ برتر، جام قهرمانی دائمی مسابقات لیگ برتر به دلیل ثبت رکورد سه قهرمانی در این مسابقات به سپاهان اهدا شد.

این قهرمانی که سومین قهرمانی سپاهان در لیگ برتر بود، این تیم را پرافتخارترین تیم لیگ برتر فوتبال ایران کرد.

این تیم در سالهای ۱۳۸۳، ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ با غلبه بر تیم‌های استقلال، پرسپولیس و صبا باطری در فینال توانست قهرمان جام حذفی شود که بدین ترتیب طی دهه اخیر با ۶ قهرمانی پرافتخارترین تیم ایران به حساب می آید.

حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا

دو تیم سپاهان از ایران و اوراواردز از ژاپن با از پیش رو برداشتن حریفان به فینال مسابقات لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۰۷ رسیدند. تیم فوتبال اوراوا ردز ژاپن، در تاریخ ۷ نوامبر ۲۰۰۷ و در دور رفت مسابقه فینال جام قهرمانان باشگاه‌های آسیا، در فولاد شهر اصفهان به مقابل تیم فوتبال سپاهان رفت که این دیدار به تساوی ۱-۱ پایان یافت.[۱] مسابقهٔ برگشت دو تیم اوراوا ردز ژاپن و سپاهان ایران در روز ۱۴ نوامبر ۲۰۰۷ میلادی برگزار شد که اوراوا با ۲ گل به پیروزی رسید و به مقام قهرمانی جام قهرمانان باشگاه‌های آسیا نایل آمد. بدین ترتیب تیم فوتبال سپاهان ایران با قبول این شکست، به مقام نایب قهرمانی جام قهرمانان باشگاه‌های آسیا رضایت داد.[۲]

شرکت در جام باشگاه‌های جهان

تیم فوتبال فولاد مبارکه سپاهان پس از کسب مقام نایب قهرمانی در مسابقات جام باشگاه‌های آسیا در سال ۲۰۰۷ مجوز حضور در مسابقات جام باشگاه‌های جهان را دریافت کرد. این تیم به عنوان اولین تیم ایرانی در این مسابقات که در توکیو ژاپن برگزار می‌گردید شرکت کرد.

سپاهان در بازی اول خود در این رقابت‌ها در تاریخ ۸۶/۹/۱۶ به مصاف ویتاکر یونایتد نیوزلند رفت. در این مسابقه که از ساعت ۱۴:۱۵ به وقت تهران در ژاپن برگزار شد، سپاهان اصفهان با گلزنی بازیکنان عراقی خود حریف را شکست داد. عمادرضا در دقایق ۳ و ۴ و عبدالوهاب ابوالهیل در دقیقه ۴۸ گل‌های سپاهان را به ثمر رساندند و برای ویتاکر یونایتد، بیزلی در دقیقه ۷۵ گلزنی کرد.[۳]

سپاهان در دومین دیدار خود دوباره در مقابل تیم اوراوا ردز ژاپن که در فینال جام باشگاه‌های آسیا از این تیم شکست خورده بود قرار گرفت. سپاهان در پایان این دیدار ۳ بر یک مقابل این تیم شکست خورد تا از رویارویی با آث میلان ایتالیا محروم شود. ناگای (۳۲)، واشنگتن (۵۴) و هادی عقیلی (گل به خودی) در دقیقه ۷۰ گل‌های اوراوا ردز را به ثمر رساندند. تک گل سپاهان به وسیلهٔ محمود کریمی در دقیقه ۸۰ برای نمایندهٔ ایران رقم خورد.[۴]

در این مسابقات تیم آث میلان ایتالیا با برتری برابر بوکاجونیورز آرژانتین به مقام قهرمانی رسید و جایزه ۵ میلیون دلاری را دریافت کرد.

Salam

adibi بازدید : 73 چهارشنبه 21 فروردین 1392 نظرات (0)

نیشخندسلام. من محمدحسین ادیبی هستم امیدوارم بتونم با عضو شدنم در این وبلاگ مطالب خوبی رو برای شما بگذارم.!!چشمک

سیدمیثم سیدی بازدید : 91 چهارشنبه 21 فروردین 1392 نظرات (1)

1- آن چیست که یکی است و همیشه با تو است؟ 
2 - عجایب جنگل بی پایه دیدم، عجایب چادر بی سایه دیدم،

بدیدم صنعت پروردگارم، دوتا سوداگر بی مایه دیدم.

3- عجایب صنعتی دیدم در این دشت، درخت پرگلی بی سایه میگشت؟

4- آن چیست که از میان آب می گذرد، ولی خیس نمی شود؟ 
5- آن چیست که نمیتوانید ببینیدش، یا بچشیدش، یا با دستتان لمسش بکنید، ولی برای همه تان لازم است و همه جا هست؟

6 - آن جسم عجب چیست که بر چرخ پدید است

گه پرده ماه است و گهی حاجب شید است؟

7- نه دست دارد، نه پا دارد، از همه جا خبر دارد!

8- آن چیست که تا آسمان نگرید، اشکش روان نمی شود؟ 
9- آن چیست که نه دست دارد و نه پا، در همه جای زمین است و نمی رود به هیچ جا؟ 
10- آن چیست که نه دست دارد، نه پا، نه استخوان دارد، نه گوشت، ولی همیشه راه میرود و و هیچ وقت هم خسته نمی شود؟

11- آن چیست که خودش آب، دُشمنش آب؟ 
12- آن کدام دوبرادرند که در زیر یک کوه زندگی میکنند،و هیچ وقت خانه یکدیگر را نمی بینند؟

13- آن کدام شب تاریک است که در میان روز دیده میشود؟

14- این سر کوه، اَرّه اَرّه آن سر کوه، اَرّه اَرّه میان کوه، گوشت بره!

 

جواب سوالات را در نظر دهید بگذارید

سیدمیثم سیدی بازدید : 124 چهارشنبه 21 فروردین 1392 نظرات (0)

 

از حیف نان می پرسن یه موجود نام ببر… می گه یخ. می گن یخ که موجود نیست. می گه هست، چون همه جا نوشته یخ موجود است!

………………………………………………………

یارو از کیوسک تلفن عمومی میاد بیرون،ازش میپرسن: سالمه؟ میگه: آره، ولی آفتابه نداره

………………………………………………………

یه بنده خدایی میگه: من دو بار ازدواج کردم هر دو بار هم بد شانسی آوردم, همسر اولم ترکم کرد دومی ترکم نمی کنه!!!!

…………………………………………………….

حیف نان با صورت باند پیچیده میاد تو خیابون. رفیقش میگه چرا اینقدر به صورتت باند پیچیدی؟ حیف نان میگه داشتم اتو می کردم تلفن زنگ زد بجای گوشی تلفن اتو رو گزاشتم دم گوشم. رفیقش میگه پس اونور صورتت چی شده؟ حیف نان میگه تا اتو رو گذاشتم زمین تلفن دوباره زنگ زد! !!!

…………………………………………………..

هالویی میره خواستگاری پدر دختره میپرسه خونه داری؟ میگه نه.ماشین داری؟ میگه نه. کار داری؟ نه.پدر دختر شاکی می شه می گه پس چی داری؟ هالو می گه: پشت مو رو داشته باش!

…………………………………………………

حیف نون زنش دو قلو می زاد به دکتره میگه: دکتر ارزون حساب کن جفتشو ببرم!!!

………………………………………………..

تو شهر یارو اینا برای اولین بار چرخ فلک نصب می کنن. یارو به شهرداری زنگ می زنه می گه دستتون درد نکنه، از وقتی پنکه بزرگه رو نصب کردین هوا خیلی خنک شده.

………………………………………………

حیف نون با زنش می ره سینما کنترل چی با چراغ قوه به طرفشون میاد . حیف نون به زنش میگه برو کنار داره موتور میاد.

…………………………………………….

یارو دوپینگ میکنه ، برای اینکه کسی شک نکنه آخر میشه !!

…………………………………………..

به یارو میگن تا حالا لو رفتی ؟ میگه نه ، ردیف کن آخره هفته بریم !!!

…………………………………………

قوانین دیدن فوتبال
نکته های با مزه وحکمت آموز
اگه همه ی بازی رو ببینین, ۰-۰ میشه!
اگه بازی رو نبینی, بالای ۲ گل داره
اگه وسطش بری دستشویی, همون لحظه گل میزنن

 

سیدمیثم سیدی بازدید : 376 چهارشنبه 21 فروردین 1392 نظرات (0)

نهاد و گزاره:

 

هر جمله از دوقسمت نهاد و گزاره تشکیل می شود.

نهاد: قسمتی از جمله است که درباره ی آن خبری داده می شود.

گزاره: گزارش یا خبری است که درباره ی نهاد داده می شود.

نکته ی مهم: نهاد یا گزاره ممکن است شامل یک کلمه یا چندین کلمه باشد.

نحوه ی تشخیص نهاد و گزاره در جمله: برای تشخیص نهاد در جمله می توان از جمله ی سؤالی 

چه کسی؟ یا چه چیزی؟ استفاده کرد پس از تشخیص نهاد بقیّه ی جمله گزاره محسوب می شود.   

مثال۱:علی به مدرسه رفت.              نهاد:علی            گزاره:به مدرسه رفت

مثال۲: انقلاب اسلامی ایران، یک حادثه ی بزرگ تاریخ است.  

 نهاد:انقلاب اسلامی ایران                         گزاره:یک حادثه ی بزرگ تاریخ است

مثال۳:ما باید تاریخ گذشته و امروز خود را بشناسیم.

نهاد: ما                         گزاره:باید تاریخ گذشته و امروز خود را بشناسیم

اجزای گزاره: گزاره از اجزایی تشکیل می شود که مهم ترین جزء آن فعل است که معمولاً در پایان جمله

قرار می گیرد از اجزای دیگری که در قسمت گزاره قرار می گیرد می توان به مسند، مفعول، متمّم و...

اشاره کرد.

فعل: فعل کلمه ای است که انجام عملی یا داشتن یا پذیرفتن حالتی را در زمان معیّن بیان می کند.

ویژگی های فعل:با توجّه به تعریف فوق می توان برای هر فعلی چند ویژگی را در نظر گرفت:

۱- انجام عملی یا داشتن یا پذیرفتن حالتی    مثال:

علی به مدرسه رفت.( عمل رفتن)      

 انقلاب اسلامی ایران، یک حادثه ی بزرگ تاریخ است.

 (فعل" است" داشتن حالتی را به نهاد نسبت می دهد)

هوا سرد شد. (فعل"شد" پذیرفتن حالتی را به نهاد نسبت می دهد)           

۲-زمان (ماضی، مضارع، آینده)

۳-شخص (اوّل شخص، دوم شخص، سوم شخص)

۴- شمار (مفرد یا جمع)

ساختمان فعل: هر فعلی از دو قسمت ۱-بن(ماضی یا مضارع)  ۲-شناسه

حال با توجّه به مطالب فوق و مطالبی که در سال اوّل یاد گرفته اید ویژگی های  فعل زیر را بیان کنید.

فعل

زمان

شخص

شمار

بن

شناسه

رفتیم

---------

--------

--------

--------

---------

سیدمیثم سیدی بازدید : 75 سه شنبه 20 فروردین 1392 نظرات (0)
آیا میدانستید که شهر استانبول در کشور ترکیه تنها شهر جهان است که در دو قاره مختلف قرار گرفته است ؟

آیا میدانستید که احتمال ابتلا به کمر درد در افراد سیگاری دو برابر افراد غیر سیگاری است ؟

آیا میدانستید که برزگترین کارفرمای جهان سامانه راه آهن کشور هند با بیش از 1.6 میلیون نفر کارمند می باشد ؟

آیا میدانستید که اندازه چشمها درانسانها از بدو تولد تاانتها تغییر نمیکند اما رشد بینی وگوشها هیچگاه متوقف نمیشوند؟

آیا میدانستید که تقریباً بیش از 1300 گونه عقرب وجود دارد که تنها 25 گونه از آنها مرگبار می باشند ؟

آیا میدانستید که کم خوابی میتواند سیستم ایمنی بدن شما را ضعیف نموده و قابلیت مقابله با عفونتها را کاهش دهد ؟

آیا میدانستید که اگر تمام رگ های خونی را در یک خط بگذاریم، تقریبا ۹۷ هزار کیلومتر می شود ؟

آیا میدانستید که یک درخت زیتون تا 1500 سال عمر می کند ؟

آیا میدانستید که "کانادا" واژه ایست هندی و به معنای "روستای بزرگ" است ؟

آیا میدانستید که 11درصد از مردم دنیا چپ دست هستند ؟

آیا میدانستید که هر خانم در طول عمر خود بطور متوسط 2.7 کیلوگرم رژ لب مصرف میکند ؟

آیا میدانستید که ظرفیت حافظه مغز انسان از ٣ تا ٣٠٠٠ ترابایت تخمین زده میشود. مجموعه دانشنامه ملی بریتانیا که تاریخ ٩٠٠ ساله را شامل میشود، ٧٠ ترابایت حجم دارد ؟

آیا میدانستید که وقتی یک پنگوئن نر عاشق یک پنگوئن ماده می شود، سرتاسر ساحل را جستجو می کند تا زیباترین سنگ ریزه را پیدا کرده و به او هدیه دهد ؟

آیا میدانستید که روانشناسان ادعا میکنند: وقتی هنگام خوابیدن بالشی را بغل می کنید، آرزو میکنید که کاش آن بالش کسی بود که دوستش دارید و دلتان برایش تنگ شده ؟

آیا میدانستید که بیشترین فرزندی که تا به حال یک زن بدنیا آورده مربوط به خانمی با 69 فرزند می باشد. او دارای 16 دوقلو، 7 سه قلو و 4 چهارقلو بوده است ؟

آیا میدانستید که علت اینکه عسل خیلی راحت هضم میشود این است که قبلاً توسط یک زنبور هضم شده است ؟

آیا میدانستید که هزینه ساخت کشتی تایتانیک 7 میلیون دلار و هزینه ساخت فیلم آن 200 میلیون دلار بوده است ؟

آیا میدانستید که کوتاهترین جنگ در تاریخ ۱۸۹۶ بین نازی ها و انگلستان رخ داد که ۳۸ دقیقه طول کشید ؟

آیا میدانستید که کلمه google از واژه googol به معنای "عدد یک به همراه 100 صفر" برگرفته شده است ؟

آیا میدانستید که رنگ آبی خاصیت آرام بخشی دارد. باعث میشود مغر هورمونهای آرام بخش ترشح کند ؟

آیا میدانستید که 10درصد از درآمد دولت روسیه از فروش ودکا تامین می شود ؟

آیا میدانستید که ٣٠٠٠ سال قبل مصریان بطور متوسط ٣٠ سال عمر میکردند ؟

آیا میدانستید که مردمک چشم هنگام تماشای چیزی خوشایند تا 45درصد بازتر میشود ؟

آیا میدانستید که خفاشها هنگام خروج از غار همیشه به سمت چپ دور میزنند ؟

آیا میدانستید که این مطلب را در ایمیل های گروه پرشین استار میخوانید ؟

آیا میدانستید که یک کوسه قادر است یک بخش از خون را در ١٠٠ میلیون بخش از آب تشخیص دهد ؟

آیا میدانستید که سمورهای دریایی هنگام خوابیدن دستهای هم را می گیرند تا همدیگر را گم نکنند ؟

آیا میدانستید که اگر یک مورچه به اندازه ابعاد یک انسان بود، میتوانست دو برابر سریع تر از یک لامبورگینی حرکت کند ؟

آیا میدانستید که I am کوتاهترین جمله کامل در زبان انگلیسی است ؟

آیا میدانستید که ثابت شده کلمه "lol"، به معنای خندیدن با صدای بلند، در 90درصد موارد زمانی که تایپ می شود خبری از خندیدن با صدای بلند نیست ؟

آیا میدانستید که دانشمندی که بلافاصله قبل و بعد از فوت افراد آنها را وزن کرد نتیجه گرفت که روح انسانها ٢١ گرم وزن دارد ؟

آیا میدانستید که "اضطراب ریاضی" یک اختلال روانی است که افراد مبتلا به آن هنگام حل مسائل ریاضی دچار اضطراب می شوند ؟

آیا میدانستید که کمترین درجه حرارت زمین که تا بحال ثبت شده ٨٩- درجه سانتیگراد می باشد ؟

آیا میدانستید که هر هفت سال شما حدود نیمی از دوستانتان را از دست می دهید و آنها را با دوستان جدیدتان جایگزین می کنید ؟

آیا میدانستید که 91 درصد از خانمها ترجیح می دهند اولین قرار عاشقانه خود را لغو کنند تا اینکه بدون آرایش سر قرار حاضر شوند ؟

آیا میدانستید که ذهن ناخودآگاه شما ٣٠٠٠٠ بار قدرتمندتر از ذهن خودآگاه شما است ؟

آیا میدانستید که اگر یک ماهی قرمز را در یک اتاق تاریک قرار دهید، کم کم رنگش سفید می شود ؟

آیا میدانستید که رکورد جوانترین مادر دنیا مربوط به یک دختر 5 ساله اهل کشور پرو می باشد ؟

آیا میدانستید که طولانی ترین بوسه عاشقانه ثبت شده در کتاب گینس متعلق به زوجی با نامهای جیمز بلشا و سوفیا سورین است. این بوسه عاشقانه 31 ساعت و 30 دقیقه و 30 ثانیه بطول انجامید ؟

آیا میدانستید که گوش دادن به موسیقی با صدای بلند در حس بینایی تداخل ایجاد میکند، به همین خاطر است که وقتی می خواهید به دور دست نگاه کنید، هدفونتان را از گوش خود جدا می کنید ؟

آیا میدانستید که هندوانه نه تنها تشنگی شما را رفع میکند، بلکه برای فرونشاندن التهابات ناشی از بیماریهایی همچون آسم، تصلب شریان، سرطان روه، ورم مفاصل و دیابت نیز بسیار مفید است ؟

آیا میدانستید که هر انسان بالغ بطور متوسط در طول روز بیش از ٣٠ هزار فکر از ذهن خود عبور می دهد. ما از طریق عدم کنترل افکارمان زمینه ساز شرایط ابتلا به انواع بیماری ها می شویم. تحقیقات نشان داده است که ترس، به تنهایی باعث بروز بیش از ١٤٠٠ واکنش جسمی و شیمایی و فعال شدن بیش از ٣٠ نوع هورمون میشود ؟

آیا میدانستید که هرگز در حین آشپزی و یا زمانیکه در معرض حرارت زیاد و شعله آتش (از قبیل زغال باربیکیو) قرار دارید از لنزهای چشمی استفاده نکنید. چون این لنزها از پلاستیک ساخته شده اند و ممکن است در اثر حرارت ذوب شده و آسیبهای جدی (مانند کوری دائم) به چشم شما وارد کنند ؟

آیا میدانستید که کشور فنلاند ٥.٥ میلیون نفر جمعیت دارد. این کشور دارای ٢.٢ میلیون سونا می باشد. مبلغ جریمه عدم رعایت سرعت مجاز در اتوبانهای فنلاند بر اساس درآمد فرد متخلف معین میشود. مطابق قانون چراغ جلوی اتومبیل ها در هر ساعت از شبانه روز حین حرکت باید روشن باشند. تلفن عمومی در این کشور وجود ندارد و همه صاحب تلفن همراه هستند ؟

آیا میدانستید که اگر نتوانید به یک خانم احترام بگذارید، حق صحبت کردن با وی را از دست خواهید داد ؟

آیا میدانستید که وقتی کسی را می بخشید، شخصی که بیشترین منفعت را می برد، خود شما هستید ؟

آیا میدانستید که هر روز ممکن است خوب نباشد... اما چیزهای خوب در هر روز وجود دارد ؟

آیا میدانستید که یک فرد موفق کسی است که بتواند از آجرهایی که دیگران به طرفش پرتاب کرده اند، ساختمانی محکم بنا کند ؟

آیا میدانستید که انسان موفق کسی است که در انتها پیروز شود نه در ابتدا ؟


سیدمیثم سیدی بازدید : 140 سه شنبه 20 فروردین 1392 نظرات (0)

دستگاه گُوارش یکی از دستگاه‌های فعال در بدن انسان و بعضی از جانداران است. این دستگاه در انسان و مهره‌داران به صورت لولهٔ گوارشی، و در جانوران تکامل نیافته مثل اسفنجها یا کیسه‌تنان به صورت کیسهٔ گوارشی وجود دارد. باید توجه داشت که دستگاه گوارش در جانوران براساس نوع غذایی که می‌خورند به شکل‌های مختلفی وجود دارد. اما به طور کلی دستگاه گوارش آن‌ها از چهار بخش بلع، گوارش، جذب و دفع تشکیل شده‌است. بعضی از جانوران که به صورت انگل زندگی می‌کنندمانند کرم کدو اصلاً دستگاه گوارش ندارند و به طور مستقیم و با عمل انتشار مواد غذایی تجزیه شده را از طریق پوست وارد بدن خود کرده و مورد استفادهٔ سلولهای خود قرار می‌دهند (مثل کرم کدو). [۱]

دستگاه گوارش انسان که از دهان تا مقعد امتداد دارد، از لولهٔ گوارشی و غده‌های گوارشی تشکیل شده‌است و حدود هفت متر طول دارد. غدد گوارشی شامل غده‌های بزاقی، غده‌های دیوارهٔ معده و روده، پانکرآس و کبد است. لولهٔ گوارشی نیز شامل دهان، حلق، سرخ‌نای (مِری)، معده، رودهٔ باریک، رودهٔ بزرگ و راست‌روده می‌شود. هر چیزی که وارد معده می‌شود با آنزیم‌های درون معده مخلوط می‌گردد تا با اجزا ساده تری تجزیه شود. سپس این مخلوط از معده خارج شده و به روده‌ها می‌رود تا از آنجا، مواد غذایی تجزیه شده جذب جریان خون شوند. مواد غذایی تجزیه شده از طریق جریان خون به سرتاسر بدن می‌روند و در اختیار یاخته‌های بدن قرار می‌گیرند تا در آنها مصرف شده و یا ذخیره شوند. اجزای غذایی که جذب نمی‌شوند از بدن دفع می‌گردند (از طریق مدفوع).از هنگامی که شما شروع به جویدن غذا می‌کنید، هضم غذا نیز شروع می‌گردد. دهان در اثر جویدن و آنزیمهای موجود در بزاق باعث گوارش مکانیکی (توسط [دندان]ها و ماهیچه‌های فک پایین) و شیمیایی می‌شود. بزاق مخلوطی از ترشحات سه جفت غدهٔ زیرزبانی، زیرآرواره‌ای و بناگوشی است. مادهٔ دیگری نیز در آن وجود دارد که موسین نام دارد و به هنگام مخلوط شدن با آب به مادهٔ چسبناک و قلیلیایی به نامموکوز تبدیل می‌شود و باعث چسبیده شدن ذرات جویده‌شده به هم و تسهیل در بلع می‌شود. غده‌های ترشح کنندهٔ موسین در سراسر لولهٔ گوارشی وجود دارند. در بزاق آنزیمی به نام پتیالین وجود دارد که یک آمیلاز ضعیف است و از غدد بناگوشی ترشح می‌شود. این آنزیم کربوهیدراتها حمله کرده و نشاسته را به مالتوز تبدیل می‌کند. آنزیم دیگر موجود در بزاق لیزوزیم است که باعث ضدعفونی دهان و از بین رفتن باکتریها می‌شود. بنابراین بزاق باعث گوارش، ضدعفونی حفرهٔ دهان، کمک به حس چشایی، مرطوب نگاه داشتن دهان و تسهیل سخن گفتن می‌شود. پس از جویده شدن، غذا در اثر عمل بلع به مری و از طریق آن به معده راه می‌یابد. دهان اولین عضو دستگاه گوارش بدن است که غذا و آب برای گوارش اول وارد این عضو می‌شوند. دهان شامل حفره دهان، دندانها، زبان، بزاق، لثه و سقف دهان است فک بالا ثابت است و حرکت نمی‌کند. ولی فک پائین حرکت دارد و عمل باز و بسته شدن دهان را انجام می‌دهد. در داخل استخوان هر فک حفراتی وجود دارد که ریشه دندانها در آن قرار می‌گیرد. در این حفرات دندانها بوسیله الیاف دور دندان به استخوان فک متصل می‌شوند. روی آرواره‌ها و دور دندان را لثه می‌پوشاند. به آرواره لثه و الیاف نگهدارنده دور دندان بافت نگهدارنده دندان گفته می‌شود. دهان انسان در اعمال زیادی نظیر حرف زدن خندیدن. چشیدن . گاز گرفتن. جویدن و بلعیدن غذا شرکت دارد. اولین قدم در راه گوارش غذا. خرد کرد و جویدن مواد غذایی است که توسط دندانها صورت می‌گیرد . هرکدام از دندانها با شکل خاص خود به عمل جویدن کمک کی کنند. دندانهای پیشین برای بریدن . دندانهای نیش برای پاره کردن و دندانهای آسیا برای خرد کردن لقمه شکل گرفته‌است.

پس از جویده شدن غذا، زبان بالا می‌رود و به کام می‌چسبد. پس از آن‌که گیرنده‌های مکانیکی گلو تحریک شدند زبان کوچک نیز بالا می‌رود و راه بینی را می‌بندد. اپی‌گلوت نیز راه نای را بسته و به این ترتیب غذا وارد مری می‌شود و توسط حرکات دودی ماهیچه‌های حلقوی مری به دهانهٔ معده می‌رسد. این بخش که کاردیا نام دارد در حالت عادی منقبض بوده و مانع بازگشت غذا از درون معده به مری می‌شود. وقتی امواج دودی به کاردیا می‌رسند باعث بازشدن آن و ورود غذا به درون معده می‌شوند. آن‌گاه معده توسط آنزیمها و حرکات خود غذا را به ماده‌ای خمیری به نام کیموس تبدیل می‌کنند.

مواد ترشح‌شده به درون معده عبارت‌اند از موسین (که با تشکیل لایه‌ای قلیایی از موکوز از دیواره معده در برابر شیرهٔ اسیدی معده محافظت می‌کند)، اسید کلریدریک، فاکتور داخلی معده (که باعث جذب ویتامین ب۱۲ می‌شود)، چند پروتئاز که به طور کلی پپسینوژن خوانده می‌شوند و باعث تجزیهٔ پروتئینها به اسیدآمینه می‌شوند و گاسترین (محرک ترشح اسید کلریدریک).

 

روده کوچک شما دارای سه قسمت می‌باشد. اولین قسمت روده کوچک که درست بعد از معده قرار دارد را اصطلاحاً " اثنی عشر «یا دوازدهه ویا» دئودنوم " (Duodenum) می‌نامند، که کوتاهترین قسمت روده کوچک می‌باشد. دو قسمت دیگر روده کوچک که بعد از دوازدهه (اثنی‌عشر) قرار دارند به ترتیب عبارت‌اند از تهی‌روده (Jejunum) و درازروده[۱] (Ileum) که به روده بزرگ متصل می‌گردد. وقتی غذا از معده وارد دوازدهه می‌شود، به علت مخلوط بودن با اسید معده، هنوز اسیدی می‌باشد. در محل دوازدهه، یک شیره گوارشی قلیایی به این غذا اضافه می‌گردد تا حالت اسیدی آن را خنثی نماید. این شیره گوارشی از عضوی که در قسمت زیر معده قرار دارد و به آن اصطلاحاً لوزالمعده گفته می‌شود ترشح می‌گردد، که حاوی آنزیم‌هایی است که باعث ادامه هضم غذا می‌شود. صفرا نیز در همین محل به غذا اضافه می‌گردد صفرا مایعی سبز رنگ است که در کبد شما ساخته می‌شود و سپس از کبد به کیسه صفرا وارد می‌گردد تا در آنجا ذخیره شود. این صفرا به حل شدن مواد غذایی چرب کمک می‌نماید. وقتی که شیره گوارشی وظیفه خود را انجام داد، مواد غذایی اصلی به اجزا ساده تر خود تجزیه می‌شوند که عبارت‌اند از:

  • پروتئین‌ها به آمینو اسیده‌ها تجزیه می‌شوند
  • کربو هیدراتها به گلوکز و سایر قندهای ساده تر تبدیل می‌شوند
  • چربی‌ها به اسیدهای چرب و گلیسرول تجزیه می‌گردند

در قسمت‌های پایین تر روده کوچک (یعنی در تهی‌روده و درازروده)، فراورده نهایی غذای گوارده از طریق دیواره روده کوچک به جریان خون جذب می‌گردند. بر اثر انقباضات موجی شکل عضلات دیواره روده‌ها، غذا در طول روده حرکت کرده وبه جلو می‌رود. این حرکت را اصطلاحاً " پریستالسیس «(peristalsis) می‌نامند. دیواره روده‌ها صاف نیست بلکه دارای میلیونها برجستگی انگشت مانند به نام» پرز" (Villi) می‌باشد. این پرزها باعث می‌شود که سطح وسیعی در روده‌های شما ایجاد شود تا جذب غذاها بهتر صورت گیرد. ویتامین‌های محلول در آب و مواد معدنی در این مرحله، جذب جریان خون می‌شوند. وقتی که مواد غذایی جذب جریان خون شد، باقی‌مانده غذایی که هضم نشده‌است وارد روده بزرگ می‌گردد بدن شما می‌تواند بعضی از مواد غذایی، مثل آنهایی که ایجاد انرژی می‌کنند و بعضی از ویتامینها و مواد معدنی را ذخیره نماید. اضافی مواد غذایی که بدن نمی‌تواند آنها را ذخیره نماید از طریق مدفوع از بدن خارج می‌گردد. سلول‌های دیوارهٔ پرزها برجستگی‌های کوچکتری یه نام ریزپرز دارند.

وده بزرگ شامل کولون (Colon)، راست‌روده (Rectum) و مقعد می‌باشد. طول روده بزرگ حدود یک متر است. آبی که برای هضم غذاها مورد استفاده قرار گرفت بود در روده بزرگ باز جذب می‌شود و باعث می‌شود که مدفوع بدون آب و خشک ایجاد شود.

هنگامی که مدفوع به راست روده می‌رسد، بر اثر انقباضات واکنشی که در راست‌روده ایجاد می‌شود و ماهیچه‌های دریچه یا اسفنکتر مقعد را شل می‌نماید، احساس دفع مدفوع به شخص دست می‌دهد. اسفنکترهای مقعد، ماهیچه‌های حلقوی شکلی می‌باشند که کنترل بازشدن و بسته شدن مقعد را در اختیار دارند. معمولاً حدود یک تا سه روز طول می‌کشد که غذا از دهان تا مقعد برسد. بعضی از افراد روزی دو یا سه بار مدفوع می‌کنند، در حالیکه سایرین روزی یک بار و بعضی‌ها نیز هر دو یا سه روز یک بار مدفوع می‌کنند که تمام این موارد طبیعی هستند.

سیدمیثم سیدی بازدید : 93 سه شنبه 20 فروردین 1392 نظرات (0)


اتصال : فلزها پس از استخراج ، با گذراندن چند مرحله به صورت نيم ساخته در مي آيند. سپس با استفاده از روش هاي مختلف، مانند: لحيم، جوش، پرچ و ... به يك ديگر متصل مي گردند.
اتصال ها به دو دسته ي جداشدني و جدانشدني تقسيم مي شوند.
الف – اتصال جداشدني: در اين نوع اتصال ، قطعه را به آساني مي توان از هم جدا كرد. از اين رو به آن اتصال موقت نيز مي گويند. مهم ترين وسيله براي اتصال موقت، پيچ و مهر است كه در صنعت كاربرد دارد.
ب – اتصال جدا نشدني: در اين نوع، قطعه ها پس از اتصال، به راحتي از يك ديگر جدا نمي شوند. از اين رو به آن اتصال دائم نيز مي گويند. مهم ترين روش اتصال دائم، جوش كاري و لحيم كاري است.
اتصال با لحيم ( لحيم كاري): اتصال دو قطعه فلز نازك به يك ديگر به وسيله ي آلياژي به نام لحيم (آلياژ قلع و سرب) را لحيم كاري گويند. برخي از فلزهاي سبك ، مانند: آلومينيوم قابل لحيم كاري نيستند. در لحيم كاري،‌لحيم به وسيله گرماي هويه، ذوب مي شود و ضمن گرم كردن محل لحيم كاري، دو نقطه را به هم وصل مي كند.
«ابزارهاي لحيم كاري» : هويه : براي گرم كردن محل لحيم كاري از وسيله اي به نام هويه استفاده مي شود. هويه دو نوع است : الف - هويه دستي . ب - هويه برقي.
روغن لحيم: براي اين كه عمل لحيم كاري به درستي انجام شود، از روغن لحيم استفاده مي كنند. قبل از لحيم كاري محل آن بايد تميز باشد .اغلب فلزها در مجاور بودن هوا اكسيد مي شوند.

سيم لحيم :
سيم لحيم انواع مختلف دارد: اين سيم بسيار نرم و جنس آن از قلع و سرب است . قلع و سرب را به نسبت پنجاه درصد با يك ديگر مخلوط مي كنند. به اين ماده حاصله ، آلياژ گويند.

نكات ايمني در لحيم كاري :
الف - هنگام كار از شوخي بپرهيزيد.
ب - هرگز هويه ي داغ شده را روي ميز چوبي يا جايي كه احتمال آتش سوزي است، قرارندهيد.
ج - براي نگه داشتن مفتول هنگام لحيم كاري از انبردست يا دم باريك استفاده كنيد.

اتصال با جوش ( جوش كاري):
براي جوش كاري از دستگاه هايي به نام ترانس و دينام استفاده مي شود. دستگاه ترانس به وسيله ي انرژي الكتريكي، الكترودهاي مخصوص جوشكاري را ذوب مي كند و ضمن آن ، قطعه ي كار نيز در محل مورد نظر، ذوب مي شود و دو قطعه به هم جوش مي خورند.

سیدمیثم سیدی بازدید : 93 سه شنبه 20 فروردین 1392 نظرات (0)

در این مطلب تاریخچه ی بهترین تیم حال حاضر فوتبال دنیا را برای شما عزیزان به نمایش گداشته ایم

x20 تاریخچه ی تیم بارسلونا

باشگاه فوتبال بارسلونا یکی از مهبوب ترین باشگاه ها در سراسر دنیا است. این باشگاه (به اسپانیایی: Fútbol Club Barcelona)‏ که در میان بیشتر بارسلونایی ها به صورت مخفف بارسا شناخته می‌شود، یک باشگاه فوتبال حرفه‌ای اسپانیایی است که در شهر بارسلون در منطقهٔ کاتالونیای اسپانیا قرار دارد. باشگاه فوتبال بارسلونا باشگاهی ورزشی-اجتماعی با هزاران عضو بوده که تیم فوتبال بارسلونا بخشی از آن می‌باشد.تیم این باشگاه در لا لیگا بازی می‌کند و جزو سه تیمی است که هرگز به دسته پایین‌تر سقوط نکرده‌است. شهرت تاریخی تیم این باشگاه به‌دلیل شیوه حمله‌ای ماهرانه و جذابش بوده که تأکیدش را بر بازی باز قرار می‌دهد.

این باشگاه با نام باشگاه فوتبال بارسلونا در سال ۱۸۹۹ توسط عده‌ای سوئیسی، انگلیسی و اسپانیایی و به رهبری خوان گمپر تأسیس شد. بارسا به نوعی، نهادی برای ترویج فرهنگ کاتالان و کاتالانیسم است و از این رو عبارت «فراتر از یک باشگاه» الگو:کاتالانی را به عنوان شعار خود انتخاب کرده‌است. سرود رسمی باشگاه، اثر جوزپ ماریا اسپیناس است که El Cant del Barça نام دارد. برخلاف بسیاری از تیم‌های جهان این باشگاه توسط هوادارانش اداره می‌شود. باشگاه بارسلونا با درآمد ۳۶۶ میلیون یورو، دومین باشگاه ثروتمند جهان است. این باشگاه رقابت دیرینه‌ای با رئال مادرید دارد و به مسابقه‌ای که بین این دو تیم برگزار می‌شود اصطلاحاً ال کلاسیکو گفته می‌شود. نوکمپ با گنجایش ۹۹.۳۵۴ تماشاگر، ورزشگاه خانگی بارسلونا و بزرگترین استادیوم اروپا است. حدود ۲۵،۷% مردم اسپانیا طرفدار بارسلوناهستند،این در حالیست که بارسلونا با دارا بودن ۴۴،۲ میلیون هوادار در اروپا، پرطرفدارترین تیم حاضر در اروپا نیز می‌باشد.

باشگاه فوتبال بارسلونا با ۲۱ عنوان قهرمانی در لالیگا، ۲۵ قهرمانی در کوپا دل ری، ۱۰ قهرمانی در سوپرجام اسپانیا و ۲ قهرمانی در کوپا دی لالیگا، بعد از رئال مادرید پرافتخارترین تیم اسپانیا است. بارسلونا تنها تیمی است که از سال ۱۹۵۵ تا ۲۰۱۱ در جام باشگاه‌های اروپا حاضر بوده‌است. افتخارات بارسلونا در اروپا شامل ۴ قهرمانی در لیگ قهرمانان، ۴ قهرمانی در سوپرجام اروپا، ۴ قهرمانی در جام در جام اروپا و ۲ قهرمانی در جام لاتین می‌شود. در سال ۲۰۰۹، بارسلونا موفق شد اولین باشگاهی باشد که سه‌گانه لا لیگا، کوپا دل ری و لیگ قهرمانان اروپا را به دست آورد. هم‌چنین تنها تیمیست که توانسته شش‌گانه جام‌ها را فتح کند. بارسلونا را می‌توان یکی از موفق‌ترین تیم‌های حاضر در اروپا دانست.

همان‌گونه که از شعار باشگاه «فراتر از یک باشگاه» بر می‌آید این باشگاه تنها به فوتبال محدود نبوده و برخلاف باشگاه‌های ورزشی شمال آمریکا به ورزش‌های دیگر و حتی به ایفای نقشی فرهنگی نیز می‌پردازد. باشگاه فوتبال بارسلونا علاوه بر فوتبال شامل ۱۴ رشته ورزشی دیگر است که چهار رشته آن شامل بسکتبال، فوتسال، هندبال و هاکی داخل سالن جزو تیم‌های حرفه‌ای به حساب می‌آیند. باشگاه فوتبال بارسلونا نقشی تاریخی به عنوان یک نماد ملی گرایی کاتالان‌ها بازی کرده است. به‌عنوان مثال در زمان دیکتاتورى فاشیستی ژنرال ریورا که به مقابله با ملی گرایی کاتالان‌ها پرداخته بود، ممنوعیتی شش ماهه بر این باشگاه تحمیل شده و سپس عنوان باشگاه تغییر داده شد. علی‌رغم این‌ها باشگاه بارسلونا به عنوان نمادی از هویت منطقه‌ای و مطالبه ارزش‌های دموکراتیک کاتالان‌ها درآمد. باشگاه٬ نام اولیه‌اش را تنها پس از مرگ فرانکو در سال ۱۹۷۵ به‌دست آورد

تعداد صفحات : 6

درباره ما
با عرض سلام و تشکر فراوان از شما برای بازدید از وبلاگ امیدوارم توانسته باشیم مطالب مورد پسند شما را در وبلاگ گذاشته باشیم. از شما خواهشمندیم که این وبلاگ را به دوستانتان معرفی کنید و با گذاشتن نظرات سازنده وبلاگ را بی عیب و نقص کنید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    دیکشنری آنلاین
    برای رفتن به دیکشنری آنلاین کلیک کنید.   
    دانلود موزیلا فایرفاکسmozilla-firefox
    برای دانلود موزیلا فایرفاکس مرورگر اینترنت کلیک کنید
    صفحه شخصی سیدمیثم سیدی
    آمار سایت
  • کل مطالب : 106
  • کل نظرات : 16
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 19
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 21
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 27
  • بازدید ماه : 238
  • بازدید سال : 960
  • بازدید کلی : 31,774
  • کدهای اختصاصی
    امارگیر