به این صفحه ی اول نچسب برو صفحات بعدو ببین
یه سوال دارم اخه بــــــــــــــــــــــوق اگه من الان فیلتر شکن میذاشتم تو وبلاگم وبلاگم فیلتر می شد
بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرو بـــــــــــــــــــــــــــــــــــرو فیلتر شکن بدرت نمی خوره
بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرو نمازتو بخون
برای دریافت سوالات استان البرز کلیک کنید
برای دریافت سوالات استان اردبیل کلیک کنید
برای دریافت سوالات استان آذربایجان غربی کلیک کنید
برای دریافت سوالات استان آذربایجان شرقی کلیک کنید
برای دریافت سوالات استان بوشهر کلیک کنید
برای دریافت سوالات استان چهارمحال بختیاری کلیک کنید
برای دریافت سوالات استان اصفهان کلیک کنید
برای دریافت نمونه سوالات استان فارس کلیک کنید
بسم الله الرحمن الرحیم
روزی شخصی از بیابان به سوی مدینه می آمد ، در راه دید پرنده ای به سراغ
بچه های خود در لانه رفت. کنارلانه آمد و جوجه های آن پرنده مادر را ازلانه درآورد و با خود گفت : اینها را به عنوان هدیه نزد پیامبر (ص)ببرم .
آنها را به حضور پیامبر (ص) آورد ، در این هنگام جمعی از اصحاب حاضر بودند ،
ناگاه دیدند پرنده مادر، بی آنکه از مردم وحشت کند آمد و خود را روی جوجه های
خود انداخت .معلوم شد پرنده مادر ، به دنبال آن شخص به هوای جوجه هایش آمده
و محبت وعلاقه به جوجه ها به قدری زیاده بوده که بی آنکه از دیگران وحشت کند
تا او را نیز دستگیر کنند، آمد و خود را روی جوجه هایش انداخت و با زبان حال
جوجه هایش را می خواست.
پیامبر (ص) به حاضران رو کرد وفرمود :(( این محبت مادر نسبت به بچه هایش درک کردید، ولی بدانید خداوند هزار برابر محبت، نسبت به بندگانش محبت و علاقه
دارد![1]
اقتباس از لئالی الاخبار.
به نام ایزد منّان
برنامه ی امتحانات ترم دوم
|
یه
پرسپولیسی میره پیش یه پیشگو میگه تیم ما کی قهرمان می شه؟
پیشگو یه کم به دستش و گوی جادوییش نگاه می کنه، می گه
والا من بیشتر از
صد سال نمی تونم پیشگویی کنم !!!!!!!!!!!!!!!!
چیز عادی بود قدیما
تعداد صفحات : 4